آيه 81 : خالص شدن انسان بوسيله نماز
و ما امروا الا ليعبدوالله مخلصين له الدين حنفاء و يقيموا الصلوة و يوتو الزكوة و ذلك دين القيمة (480)
ترجمه : آيه در حالى كه دستورى را دريافت نكرده بودند جز اين كه كمال خلوص به آيين توحيد خدا را پرستش كنند نماز را بر پا دارند و زكات بدهند، اين است آيين راستين .
تفسير آيه
منظور از كلمه (( و ما امروا…)) در اينجا چيست ؟ جمعى
گفته اند منظور اين است كه اهل كتاب در آئين خودشان مساله توحيد و نماز و زكات وجود داشته و اينها مسائلى است ، ثابت ولى آنها به اين دستور نيز وفادار نمانده اند.
جمعى ديگر گفته اند در آئين اسلام دستورى جز توحيد خالص و نماز و زكات و مانند آن نيامده و اينها امورى هستند شناخته شده ، چرا از قبول آن سرباز مى زنند؟ و در پذيرش آن اختلاف مى كنند.
معنى دوم :
نزديكتر به نظر مى رسد، زير به دنبال آيه قبل كه سخن از و اختلاف آنها در پذيرش آئين جديد مى گفت مناسب همين است كه (( و ما امروا)) ناظر به آئين جديد باشد از اين گذشته معنى اول فقط تنها درباره اهل كتاب صادق است و مشركان را شامل نمى شود، در حالى كه معنى دوم همگان را شامل مى شود اما منظور از كلمه (( دين )) در آيه شريفه آنست كه بايد آن را براى خدا خالص كنند به عقيده بعضى از مفسران همان (( عبادت )) است و جمله ، (( الا ليعبدون الله )) كه قبل از ذكر شده نيز همين معنى را تاءييد مى كند ولى احتمال ديگرى هم وجود دارد كه منظور از كلمه (( دين )) مجموعه دين و شريعت باشد، يعنى تمام جهات خالص گردانند، اين معنى با گستردگى مفهوم (( دين )) سازگارتر است ، و جمله بعد ((ذلك دين القيمه )) (( اين است آئين مستقيم و پايدار)) كه دين را به معنى وسيع مطرح كرده ، همين را تاءييد مى كند.
پس جمله (( و ذلك دين القيمه )) اشاره شده به آن است كه اين اصول يعنى توحيد خالص و نماز توجه به خالق و زكات توجه به خلق از اصول ثابت و پا بر جاى همه اديان است ، بلكه مى توان گفت اينها در متن فطرت آدمى قرار داد.
و كلمه ديگر در آيه (( حنفا)) جمع ((حنيف )) از ماده (( حنف )) بر وزن كنف به گفته راغب در مفردات به معنى تمام يافتن از گمراهى به سوى راه مستقيم است ، و عرب تمام كسانى را كه حج بجا مى آوردند يا ختنه مى كردند حنيف مى ناميد، اشاره به اينكه آنها بر آئين اسلام بوده اند و (( حنف )) به كسى گفته مى شود كه پاى او كج باشد روى هم رفته از كتب مختلف لغت چنين به دست مى آيد ((حنيف )) اصل به معين انحراف و كجى بوده منتهى در قرآن و اخبار اسلامى به معنى انحراف از شرك به سوى توحيد و هدايت به كار رفته است پس (( حنيف )) به معنى تمايل يافتن از گمراهى به سوى راه مستقيم است و به معنى حق گراه آمده است (481)
فضيلت قرائت آيه مورد بحث
در سوره اى واقع شده است كه در اين سوره و اين آيه مذكور درباره نماز و زكات در هر دو سخن به ميان آمده است ، درست است كه زكات در مكه تشريع شده بود، ولى رسميت و گسترش آن در مدينه بود به هر حال اين سوره اشاره به رسالت جهانى پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و آميخته بودن آن با دلائلى و نشانه هاى روشن مى كند، رسالتى كه قبلا آن را انتظار مى كشيدند ولى هنگامى كه به سراغشان آمد گروهى به خاطر اينكه منافع ماديشان به خطر مى افتاد و به آن پشت كردند در ضمن اين حقيقت را نيز بر دارد كه اصول دعوت انبياء مانند ايمان و توحيد و نماز و روزه ، اصولى است ثابت و جاودانى كه در همه اديان آسمانى وجود داشته است اين سوره اى داراى نامهاى متعددى است كه به تناسب الفاظ آن انتخاب شده ، اما از همه معروفتر سوره (( بينه )) و (( لم يكن )) و (( قيمه )) است . (482)
در حديثى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در فضيلت تلاوت اين سوره چنين نقل شده : اگر مردم مى دانستند چه بركاتى اين سوره دارد خانواده و اموال را رها كرده به فرا گرفتن آن مى پرداختند! مردى از قبيله (( خزاعه )) عرض كرد: اى رسول خدا! تلاوت آن چه اجر و پاداشى دارد؟ فرمود: هيچ منافقى آن را قرائت نمى كند، و نه كسانى كه شك و ترديد در دلشان است ، به خدا سوگند فرشتگان مقرب از آن روز كه آسمانها و زمين آفريده شده است آن را مى خوانند ، و لحظه اى در تلاوت آن سستى نمى كنند، هر كس آن را در شب بخواند خداوند فرشتگانى را ماءمور مى كند كه دين و دنياى او را حفظ كنند، و آمرزش و رحمت براى او بطلبد، و اگر در روز بخواند به اندازه آنچه روز آن را روشن مى كند و شب آن را تاريك مى سازد ثواب به او مى دهد. (483)
داستان آيه 81
اخلاص در نماز كارنامه قبولى
(( عبدالله بن سنان )) مى گويد: من در مجلسى خدمت امام صادق عليه السلام نشسته بودم يكى از افراد مجلس به آن حضرت عرض كرد: فدايت شوم اى فرزند رسول خدا صلى الله عليه و آله من مى ترسم كه (مبادا) منافق باشم (چه كنم ؟) حضرت فرمود: آنگاه كه تو روز و شب در خانه ات تنها هستى آيا نماز نمى خوانى ؟ عرض كرد: چرا حضرت پرسيد: براى چه كسى نماز مى خوانى ؟ گفت : براى خدا عزو جل امام فرمود: تو چگونه منافقى در حالى كه براى خدا عزو جل نماز مى خوانى ، نه براى غير خدا؟ (484)
در اين باره باز امام صادق عليه السلام فرمود: خداى شما بسيار بخشنده است و پاداش عمل را هر چند كم باشد عطا مى فرمايد: بنده اش دو ركعت نماز با اخلاص مى خواند و خداوند براى همان دو ركعت نماز خالص ، او را به بهشت مى برد. (485)
و در رابطه با نمازهاى امام خمينى (ره ) يكى از علماى معاصر مى گويد: نمازى كه امام در بيابانهاى بين كويت و عراق با چند تن از ياران خود خواند و آخرين نمازهايى كه ايشان در بيمارستان خواند، از لحاظ توجه و اخلاص ، يكسان بوده است . (486)
سيد مرتضى (ره ) در وصيت خويش اظهار داشت : تمام نمازهاى مرا كه در طول عمرم خوانده امن به نيابت از من دوباره بخوانيد نزديكان و اطرافيان او با شگفتى پرسيدند: چرا؟ شما كه عاشق نماز بوده ايد و قبل از فرا رسيدن وقت نماز وضو گرفته و روى سجاده مى نشيند تا وقت نماز فرار رسد حال چگونه چنين وصيتى مى كنيد؟ سيد مرتضى در پاسخ فرمود: آرى من عاشق نماز بودم و از راز و نياز لذت فراوان مى بردم دليل وصيتم اين است كه تصور مى كنم ، شايد نمازهاى من صد در صد خالص براى خدا انجام نگرفته ، بلكه لذت روحى و معنوى خودم در آنها تاءثير داشته است پس نمازهايم را به نيابت از من قضا كنيد چون اگر يك درصد از نماز هم براى غير خدا انجام گرفته باشد، شايسته درگاه الهى نيست . (487)