سبك شمارندگان نماز

آيه 82 : سبك شمارندگان نماز
فويل للمصلين . (488)
ترجمه : واى بر چنان نمازگزاران
تفسير آيه
منظور آيه كه مى فرمايد واى بر چنان نمازگزاران ، همان نمازگزارانى كه نماز خود را به دست فراموشى مى سپرند اما كسى كه پيوسته نماز را فراموش مى كند و آن را به دست فراموشى مى سپارد ، پيداست كه براى آن اهميتى قائل نيستند و يا اصلا به آن ايمان ندارد، اگر گهگاه نماز مى خواند از ترس زبان مردم ، و مانند آن است .
جمع بندى بحثهاى سوره ماعون
در اين سوره مباركه مجموعه اى از صفات رذيله كه در هر كس ‍ باشد نشانه بى ايمانى و پستى و حقارت او است آمده ، و قابل توجه اينكه همه آنها را فرع تكذيب دين ، يعنى جزا يا روز جزا قرار داده است ، تحقير يتيمان ، ترك اطعام گرسنگان ، غفلت از نماز ، ريا كارى ، و عدم همكارى با مردم حتى در دادن وسائل كوچك زندگى اين مجموعه در تشكيل مى دهد، و بدين ترتيب در اين سوره افراد بخيل و خود خواه ، و متظاهرى را منعكس مى كند كه نه پيوندى با (( خلق )) دارند و نه رابطه اى با (( خالق )) ، افرادى كه نور ايمان و احساس مسؤ ليت در وجودشان نيست نه به پاداش الهى مى انديشد و نه از عذاب او بيمناكند. (489)
شاءن نزول
بعضى گفته اند: اين سوره درباره ابوسفيان نازل شده كه هر روز دو شتر بزرگ نحر مى كرد، و خود و اطرافيان يارانش از آن استفاده مى نمودند، اما روزى يتيمى آمد و تقاضاى چيزى كرد او با عصايش بر او زد و او را دور كرد بعضى ديگر گفته اند: اين سوره درباره (( وليد بن مغيره )) يا ((عاص بن وائل )) نازل شده است . (490)
فضيلت تلاوت
در حديثى از امام باقر عليه السلام آمده است (( من قراء راءيت الذى يكذب بالدين فى فرائضه و نوافله قبل الله صلاته و صيامه ، و لم يحسابه بما كان منه فى الحياة الدنيا)) هر كس اين سوره را در نمازهاى فريضه و نافله اش بخواند خداوند نماز و روزه او را قبول مى كند، و او را در برابر كارهائى كه در زندگى دنيا از او سر زده است مورد محاسبه قرار نمى دهد. (491)
داستان آيه 82
آخرين پيام امام صادق عليه السلام
تا چشم ام حميده (مادر امام كاظم عليه السلام ) به ابوبصير – كه براى تسليت گفتن به او به مناسبت شهادت شوهر بزرگوارش امام صادق عليه السلام آمده بود افتاد اشكهايش ‍ جارى شد.
ابوبصير نيز مقدارى گريست همين كه گريه ام حميده ايستاد به ابوبصير
گفت : تو در ساعت احتضار امام حاضر نبودى ، قضيه عجيبى اتفاق افتاد! ابوبصير پرسيد چه قضيه اى ؟ گفت : لحظات آخر زندگى امام بود، امام دقائق آخر عمر خود را طى مى كرد، پلكها روى هم افتاده بود، ناگهان امام عليه السلام پلكها را از روى هم برداشت و فرمود: همين الان جميع افراد خويشاوندان مرا حاضر كنيد.
مطلب عجيبى بود در اين وقت امام دستور داده بود ما هم همت كرديم و همه را جمع كرديم كسى از خويشان و نزديكان امام باقى نماند كه آنجا حاضر نشده باشد همه منتظر و آماده كه امام در اين لحظه حساس ، مى خواهد چه بكند و چه بگويد؟ امام عليه السلام همين كه همه را حاضر ديد، جمعيت را مخاطب قرار داده فرمود: ((شفاعت ما هرگز نصيب كسانى كه نماز را سبك مى شمارند نخواهد شد.)) (492)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.