125 – رؤ ياى صادقه و ديدن آثار اعمال
پيش از سى سال قبل روضه خوانى بود به نام ((شيخ حسن )) كه چند سال آخر عمرش به شغل حرامى سرگرم بود، پس از مردنش يكى از خوبان او را در خواب مى بيند كه برهنه است و چهره اش سياه و شعله هاى آتش از دهان و زبان آويزانش بالا مى رود به طورى وحشتناك بود كه آن شخص فرار مى كند.
پس از گذشتن ساعاتى و طى عوالمى باز او را مى بيند لكن در فضاى فرحبخش در حالى كه آن شيخ ، چهره سفيد و با لباس و روى منبر و خوشحال است نزديكش مى رود و مى پرسد شما ((شيخ حسن )) هستيد، گويد بلى ؟ مى پرسد شما همان هستيد كه در آن حالت عذاب و شكنجه بوديد؟ گويد بلى
آنگاه سبب دگرگون شدن حالش را مى پرسد، مى گويد آن حالت اولى در برابر ساعاتى است كه در دنيا به كار حرام سرگرم بودم و اين حالت خوب در برابر ساعاتى است كه از روى اخلاص ياد حضرت سيدالشهداء عليه السّلام مى نمودم و مردم را مى گرياندم وتا اينجا هستم در كمال خوشى و راحتى مى باشم و چون آنجا مى روم همان است كه ديدى .
به او گفت : حال كه چنين است از منبر پايين نيا و آنجا نرو، گفت نمى توانم و مرا مى برند.
شاهد صدق اين رؤ يا آيه شريفه (فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ) مى باشد؛ يعنى هركس هموزن ذره كار نيكى بجاى آورد آن را مى بيند و هركه هموزن ذره شرى انجام دهد آن را خواهد ديد.
ناگفته نماند كه اين حالت برزخى اوست تا وقتى كه استحقاق عذاب ساعات گنهكاريش تمام شود يا اينكه به شفاعت اهل بيت عليهم السّلام نجات يابد و چون ايمان داشته و دلش از محبت خالى نبوده سرانجام اهل نجات و خوشى پيوسته خواهد بود.