غذاى خليفه

روزى هارون الرشيد از خوان طعام خود جهت بهلول غذائى فرستاد، خادم غذا را برداشت و پيش بهلول آورد. بهلول گفت من نمى خورم ببر پيش ‍ سگهاى پشت حمام بينداز، غلام عصبانى شد و گفت اى احمق اين طعام ، مخصوص خليفه است اگر براى هر يك از امنا و وزراى دولت ميبردم بمن جايزه هم ميدادند، تو اين حرف را ميزنى و گستاخى به غذاى خليفه ميكنى ! بهلول گفت آهسته سخن بگو كه اگر سگها هم بفهمند از خليفه است نخواهند خورد.(60)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.