حقوق مادر

حضرت باقر عليه السلام فرمود مردى خدمت حضرت پيغمبر(ص ) رسيد عرضكرد يا رسول الله پدر و مادرم خيلى كهنسال و افتاده شدند پدرم از دنيا رفت ولى مادرم باندازه اى فرتوت و شكسته شد كه مانند بچه هاى كوچك غذا را نرم كرده و در دهانش ميگذاشتم و او را در پارچه و قماط مانند بچه هاى شيرخوار مى پيچيدم و در گهواره اى گزارده مى جنبانيدم تا بخواب رود كار او بجائى رسيد

كه گاهى چيزى ميخواست و نمى فهميدم چه ميخواهد. از اينرو درخواست كردم از خداوند مرا پستانى شيردار بدهد تا او را شير دهم همانطور كه مرا شير داده است در اينموقع سينه خود را باز كرد پستانهايش نمايان شد كمى فشرده و شير از آن خارج گرديد.
حضرت رسول از ديدن اين جريان قطرات اشك از ديده فرو ريخت و فرمود اى پسر موفقيت شايانى پيدا كرده اى زيرا تو از خداوند با قلبى پاك و نيتى خالص درخواستى كردى و خداى دعاى ترا مستجاب نمود عرضكرد يا رسول الله آيا زحمات و حقوق او را جبران كرده ام ؟ فرمود هرگز حتى جبران يك ناله از ناله هائيكه در موقع زايمان از فرط رنج و فشار درد مينمود نكرده اى .(85)
آرى چه بسا از مادران كه بواسطه زايمان دست از جان شيرين شستند و روى فرزند خود را نديده چشم از جهان بستند و چه خوش سروده

پسر رو قد مادر دان كه دايم
كشد رنج پسر بيچاره مادر
برو بيش از پدر خواهش كه خواهد
ترا بيش از پدر بيچاره مادر
نگه دارى كند نه ماه و نه روز
ترا چون جان ببر بيچاره مادر
از اين پهلو بآن پهلو نگردد
شب از بيم خطر بيچاره مادر
بوقت زادن تو مرگ خود را
ببيند در نظر بيچاره مادر
بشويد كهنه و آرايد او را
چو كمتر كارگر بيچاره مادر
اگر يك سرفه بى جانمائى
خورد خون جگر بيچاره مادر
براى اينكه شب راحت بخوابى
نخوابد تا سحر بيچاره مادر
بمكتب چون روى تا بازگردى
بود چشمش بدر بيچاره مادر
نبيند هيچكس زحمت بدنيا
زمادر بيشتر بيچاره مادر
تمام حاصلش از زحمت اينست
كه دارد يك پسر بيچاره مادر

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.