بى نيازى ابوذر

حضرت باقر عليه السلام فرمود: عثمان دويست دينار بوسيله دو غلام خود براى اباذر فرستاد، گفت : بگوئيد عثمان ترا سلام رسانده مى گويد اين دويست دينار را صرف در احتياجات خود كن . وقتى آن دو غلام به عرض ‍ اباذر رسانيدند پرسيد آيا به هر يك از مسلمين همين مقدار داده . جواب دادند، نه . گفت : منهم يكى از آنهايم آنچه به ايشان برسد به من نيز مى رسد گفتند عثمان مى گويد اين پول از مال شخصى خود من است قسم به پروردگارى كه جز او خدائى نيست هرگز آميخته با حرام نشده و پاك و حلال است .


گفت من هيچ احتياج به چنين مالى ندارم اكنون بى نيازترين مردمم . گفتند در خانه تو چيزى نمى بينيم كه باعث بى نيازيت شده باشد. پاسخ داد: چرا در زير اين روكش پارچه اى ، دو گرده نان جوين است كه چند روز مانده در چنين صورتى چه احتياج به درهم و دينار دارم به خدا سوگند نمى پذيرم مگر زمانيكه بر اين دو گرده نان هم قادر نباشم و خداوند مشاهده كند كه بيش يا كمتر از اين در اختيار من نيست اينك مرا ولايت على و اولادش و ارادت به خاندان طاهرين آنها از هر چيز بى نياز كرده . از پيغمبر صلى الله عليه و آله چنين شنيدم و براى مثل من مردى پير زشت است دروغ گوئى . اين پول را برگردانيد كه مرا نيازى به اين و آنچه در دست عثمان است نمى باشد، تا در پيشگاه پروردگار او را به دادخواهى بگيرم (42).

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.