جواب دندانشکن 1

 

جواب دندانشکن 1

داستان مناظره امام جواد (عليه السلام) و یحیی بن اکثم چه بوده است؟
در جلسه ای که مامون برای مناظره دانشمندان بزرگ جهان اسلام با امام جواد (عليه السلام) ترتیب داد، يحيي بن اکثم از حضرت جواد (عليه السلام) پرسيد: مُحرِمي که حيواني را کشته وظيفه اش چيست؟ امام در جواب از وي پرسيد: آيا فرد مُحرِم, صيد را در حرم کشته يا بيرون از آن؟ آيا مُحرِم جاهل به حکم بوده يا عالم به حکم؟ آيا عمداً آن را کشته يا به خطا؟ آيا مُحرِم آزاد بوده يا برده؟ آيا بالغ بوده يا نابالغ؟ هنگام رفتن به مکه آن را کشته يا در موقع بازگشت؟ صيد از پرندگان بوده يا غير از آن؟ صيد کوچک بوده يا بزرگ؟ مُحرِم اصرار بر عمل خود دارد يا از کرده خود پشيمان است؟ در شب صيد را کشته يا در روز؟ مُحرِم در حال عمره بوده يا حج؟»(1)
با اين فروضي که امام جواد (عليه السلام) براي مسأله طرح کرد, يحيي حيرت زده و درمانده شد تا جايي که همه حضار از رنگ باختن چهره اش شکست او را به وضوح دريافتند. آنگاه امام از يحيي بن اکثم پرسيد: مرا از مردي خبر بده که زني در اوايل صبح بر او حرام بود, روز که بالا آمد آن زن بر وي حلال شد و در هنگام ظهر دوباره بر او حرام گرديد و در موقع عصر حلال شد و در موقع عشاء حلال و در نيمه شب باز بر او حرام و در هنگام طلوع آفتاب حلال شد؛ مسأله اين زن چيست؟ و چگونه بر او حلال و حرام مي شود؟ – يحيي گفت: به خدا سوگند که من جواب اين مسأله را نمي دانم شما بفرماييد تا ياد بگيرم.
ادامه دارد …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.