نويسنده خودپسند رسوا مى شود

قاضى ابوالحسن على بن محمد ماوردى فقيه شافعى مذهب كه معاصر با شيخ ابى جعفر طوسى رحمة الله عليه بوده مى گويد: من در اقسام بيع و مسائل مختلف اين باب كتابى نوشتم . آنچه توانستم از نوشته هاى ديگران تكاپو نموده جمع آورى كردم در اين راه زحمات فوق العاده اى كشيدم به اندازه ايكه مطالب كتاب در خاطرم ثبت شد و به جزئيات مسائل آن وارد شدم با خود خيال كردم از هر كسى در موضوع بيع وارد ترم و عجب و خودپسندى مرا فراگرفت ، اتفاقا روزى دو نفر عرب باديه نشين به مجلسم آمدند مسئله اى راجع به معامله ايكه در باديه انجام شده بود سئوال كردند.

اين معامله بستگى به چند شرط داشت كه چهار مسئله از آن استخراج مى شد من هيچ كدام از آن مسائل را وارد نبودم سر بزير انداخته مدتى در فكر شدم و از وضع خود عبرت گرفتم كه تو خيال مى كردى به تما قسمتهاى بيع واردى اينك به بين در مقابل دو عرب باديه نشين چگونه فروماندى سكوت من به طول انجاميد باديه نشينان گفتند به جواب اين مسئله وارد نيستى با اينكه خود را پيشواى اين مردم مى دانى ؟! گفتم نه ، گفتند هنوز بايد زحمت بكشى و بيشتر كار كنى تا وارد شوى از جا حركت كرده رفتند پيش ‍ شخصيكه عده از شاگردانم بر او ترجيح و تقدم داشتند مسئله را از او سئوال كردند، بدون درنگ جواب كافى به آنها داد با خشنودى تمام برگشتند، در بين راه از علم و دانش او با خود تعريفها مى كردند. اين پيش ‍ آمد اندرز بسيار با ارزشى بود، كه بعد از اين مهار نفس را در اختيار داشته باشم تا ديگر به خود پسندى و خودستائى ميل نكند

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.