در مدح دوازدهمين اختر امامت
 سحر از دامن نرجس ، برآمد نوگلى زيبا
 | 
 گلى كز بوى دلجويش ، جهان پير شد برنا
 | 
 زهى سروى كه الطافش ، فكنده سايه بر عالم
 | 
 زهى صبحى كه انفاسش ، دميده روح در اعضا
 | 
 سپيده دم ز درياى كرم برخواست امواجى
 | 
 كه عالم غرق رحمت شد، از آن مواج روح افزا
 | 
 به صبح نيمه شعبان تجلّى كرد خورشيدى
 | 
 كه از نور جبينش شد، منوّر ديده زهرا
 | 
 چه مولودى كه همتايش نديده ديده گردون
 | 
 چه فرزندى كه مانندش ، نزاده مادر دنيا
 | 
 به صولت تالى حيدر، به صورت شبه پيغمبر
 | 
 به سيرت مظهر داور، ولىّ والى والا
 | 
 قدم در عرصه عالم ، نهاده پاك فرزندش
 | 
 كه چِشم آفرينش شد، ز نورش روشن و بينا
 | 
 به پاس مقدم او شد، مزيّن عالم پائين
 | 
 ز نور طلعت او شد، منوّر عالم بالا
 | 
 چو گيرد پرچم (انّا فتحنا)، در كف قدرت
 | 
 لواى نصرت افرازد، بر اين نُه گنبد خضراء
 | 
 شها چشم انتظاران را، ز هجران جان به لب آمد
 | 
 بتاب اى كوكب رحمت ، بر افكن پرده از سيما
 | 
 تو گر عارض بر افروزى ، جهان شود روشن
 | 
 تو گر قامت برافرازى ، قيامت ها شود برپا
 | 
 تو گر لشگر برانگيزى ، سپاه كفر بُگريزد
 | 
 تو گر از جاى برخيزى ، نشيند فتنه و غوغا
 | 
 بيا اى كشتى رحمت ، كه دريا گشت طوفانى
 | 
 چو كشتيبان توئى ، ما را چه غم از جنبش دريا
 | 
 خوش آن روزى كه برخيزد، ز كعبه بانگ جاء الحقّ
 | 
خوش آن روزى كه برگيرد، حجاب از چهره زيبا(7) | 
بیاد امام زمان  مظلوم و غریبم اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
				

