?نماز اول وقت?
از خوزستان به سمت مهران می آمد. از بچه های تفحص بود و میخواست سریعتر به مقر برسد. در راه موقع اذان شد. به راننده اتوبوس گفت: نگه دار.
✅راننده قبول نکرد و او پیاده شد. نماز اول وقت را خواند و منتظر وسیله شد.
دو ساعت بعد با یک ماشین به راه خود ادامه داد و نیمه شب رسید.
❄️از طرفی ما در ستاد تفحص نگران بودیم که چرا دوست جوان ما دیر کرد.
?یکی از بچه ها که خواب بود یکباره از خواب پرید و پیش ما آمد. نگاهی به اتاق محل نگه داری شهدا که بیشتر گمنام بودند کرد و گفت:
✳️الان خواب بودم. دیدم چند جوان نورانی از اتاق شهدا بیرون آمدند و گفتند: نگران فلانی نباشید. او به خاطر نماز اول وقت معطل شده. تا ساعتی دیگر میرسد. سلام شهدا را به او برسانید.?
??????????????
برگرفته از کتاب شهید گمنام. اثر گروه شهید هادی.