گمنامی❄️

گمنامی❄️

در مسیر همدان به کرمانشاه بودیم. به شهر بهار رسیدیم.
✳️یکباره تصویر ابراهیم بر روی شیشه یک مغازه جلوه گری میکرد.
پیاده نشدم. از داخل ماشین عکس گرفتم.
✅یادم افتاد که وقتی برای آخرین بار عازم جبهه بود، به من گفت: میخواهم چیزی از من نماند. میخواهم هیچ حرفی از من نباشد. گویی اصلا کسی به اسم ابراهیم هادی نبوده.
این حرفها را زد و رفت …
✳️سال گذشته در ایام دهه فجر، بنا بر آنچه به اطلاع ما رسید، بیش از دوازده یادواره و سالگرد برای این شهید والامقام در سراسر کشور برگزار شد. از میبد و مشهد تا تهران و اصفهان…
?ابراهیم می‌خواست گمنام بماند، اما خدا چیز دیگری برای این بنده مخلص می‌خواست.
?بانشر شهید هادی همراه باشید.
@Nashrhadi

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.