به یاد رفقا❄️

به یاد رفقا❄️

بازم مثل همیشه روی زمین خوابیده بود. بهش میگم برادر من، رو زمین میخوابی بدن درد میگیری!
✳️او مثل همیشه بهم میگه یه روز دلیل کارهامو بهت می گم.
خب من خواهرم دلم میسوزه. اما چه کنم که حرف به گوش شما نمیره….
✅آن شب همینطور زیر لب با خودم حرف میزدم که بیدار شد.
گفتم: داداش باز که اینطوری بی بالش و پتو خوابیدی؟
?گفت: این بدن مال خاکه باید عادت کنه
?گفتم: تورو خدا باز شروع نکن. نگاهی به من کرد و گفت: باید یادم باشه همرزمان من تو گیلان غرب چه سرمایی رو تحمل میکنن…
راوی خواهر شهید.


????????????
انشالله در کتاب سلام بر ابراهیم2. کاری از گروه شهید هادی.
?بانشر شهید هادی در محضر شهدا باشید.
@Nashrhadi

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.