علت شهرت او به سعدى
واژه سعدى ، لقب شعرى (تخلص ) اوست . از اين رو به اين لقب شهرت يافته است . درباره اينكه او اين واژه را از كجا اقتباس كرده ، دو قول است :
1.از نام ((سعدبن زنگى بن مودود سلغرى )) از اتابكان (كه در سال 599 تا 623 در شيراز حكومت مى كرد و در آن سامان ، امنيت به وجود آورد.)
2. از نام نوه او ((سعدبن ابى بكر بن سعدبن زنگى )) .
بيشتر محققان ، قول دوم را برگزيده اند، زيرا تاريخ نگارش گلستان و بوستان ، با تاريخ حكومت سعدبن ابى بكر، هماهنگ است .(21)
دكتر خطيت در مقدمه شرح گلستان خود مى نويسد: ((سعدى بوستان را به نام ابوبكر سعدبن زنگى نوشت ، و گلستان را به نام ((سعدبن ابى بكر)) فراهم نمود.))
شاءن و مقام على عليه السلام و خاندانش در اشعار سعدى
گرچه مطابق قائن ، سعدى در مذهب شافعى است و شايد تحت تاءثير فرزند اولين مربى و معلمش بعد از پدر، يعنى دايى اش علامه قطب الدين شيرازى شافعى قرار گرفته ، ولى در وصف امير مؤ منان على عليه السلام و خاندان رسالت – از نظر كمى و كيفى – بهتر از ديگران سخن گفته و شرط انصاف را رعايت كرده ، تا آنجا كه مى گويد:
كس را چه زور و زهره كه وصف على كند
|
جبار در مناقب او گفته هل اتى
|
زور آزماى قلعه خيبر كه بند او
|
در يكدگر شكست به بازوى لافتى
|
مردى كه در مصاف (22)زره پيش بسته بود
|
تا پيش دشمنان نكند پشت بر غزا(23)
|
شير خدا و صفدر ميدان و بحر جود
|
جانبخش در نماز و جهانسوز در وغا(24)
|
ديباچه مروت و ديوان معرفت
|
لشگر كش فتوت (25)و سردار اتقيا
|
فردا كه هر كسى به شفيعى زنند دست
|
ماييم و دست و دامن معصوم مرتضى
|
پيغمبر آفتاب منير است در جهان
|
آلش ستارگان بزرگان بزرگند و مقتدا
|
يا رب به نسل طاهر اولاد فاطمه
|
يا رب به خون پاك شهيدان كربلا
|
يا رب به صدق سينه پيران راست رو
|
يا رب به آب ديده مردان آشنا
|
يا رب خلاف امر تو بسيار كرده ايم
|
اميد هست از كرامت عفو ما مضى (26)
|
دلهاى خسته را به كرم مرهمى فرست
|
اى اسم اعظمت در گنجينه شفا
|
گر خلق تكيه بر عمل خويش كرده اند
|
ما را بس است رحمت و فضل تو متكا(27)
|
يكى ديگر از اشعار سعدى كه نمايانگر علاقه او به خاندان رسالت و در وصف پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله آمده ، چنين است :
سعدى اگر عاشقى كنى و جوانى
|
عشق محمد بس است و آل محمد |