بنام خدای ابـــراهیــــم….

❤️ #دلنوشته

بنام خدای ابـــراهیــــم….

مورخ ۹۶/۱۲/۱۴نیمه شب بود ساعت۲:۳۰ دقیقه از خواب پریدم و خوابی را که دیده بودم باخودم مرور کردم.اقا ابراهیم و سید علی خامنه ای درحال راه رفتن بودند. و من پشت سر انها در حال راه رفتن…
فضا فضای جنگ بود. فضای توپ و خمپاره و به ان سمت که داشتند میرفتند شبیه یک جنگل سرسبز بود…
حضرت اقا عصا در دستش نبود و به ابراهیم تکیه کرده بود….
و ابراهیم به هیچ عنوان نگران نبود.انگار خیالش تخت بود ک من پشت سر انها درحال حرکتم….
ولی چند قدم که رفتند حضرت اقا برگشتند و وقتی مرا دیدند و خیالشان راحت شد به راه خود ادامه دادند…

من س.س هستم و یک خانومی که هدایت شده از طرف اقا ابراهیمم….
امیدوارم به همگی ما در راستای دین و ایمان کمک کند

یا علی مدد

✅ @EbrahimHadi

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.