🌙سحر دهم…..
✍ این بار، تو قلم را در دستان من، بچرخان…
ناتوان ترین سرانگشتان، همان هايي اند که بی اذن تو می نگارند و بی نام تو، تکرار می شوند!
دستان خالی من کجا، و تکرار مکرر نام تو، کجا!
💓دلبر رعناقد من؛
نیمه شب، بدون تو، یعنی سکــوت…
نیمه شب، بدون تو، یعنی هیــــچ…
نیمه شب، بدون تو، یعنی تمـــام…
من…
هر سحـــر، با تـــو “آغاز” می شوم.
✏️قلم را در دستان من بچرخان،
همان قدر که ده سحر است، کام سرانگشتان مرا، به لذت عاشقی ات، سیراب کرده ای!
❄️قلم را در دستان من بچرخان.
تا طعم دهمین بوسه های عاشق کش تو را نیز، برای همه کاغذهای زمین، ملموس کند.
❄️می دانی دلبرم…؟
سجاده ام، بال در می آورد،
وقتی که سحرهای رمضان، عطر تو، در خانه مان، می پیچد!
آنقدر که حتی قلمم، جان می گيرد، و نجواهای بی جان مرا، به گوش تو می رساند!
✨سجاده ام، بال در می آورد،
وقتی تو، سفرهدار ضیافتش هستی….
چرا که هیـچ نقطه کوچکی را، از ادراک این ضیافت خالی نمی گذاری…
👈قلم را در دستان من بچرخان…
میخواهم؛ تو را با قلمم فریاد کنم!
یا اللــهُ….یا اللــهُ… یا اللــهُ…
🇮🇷 @ebrahimhadi