117. رازدارى

117. رازدارى

يك روز چند نفر از اطرافيان سلطان محمود غزنوى به حسن ميمندى (وزير دانشمند سلطان محمود ) گفتند: 0 ((امروز پادشاه هنگام مشورت در مورد فلان موضوع ، به تو چه گفت ؟))
حسن ميمندى جواب داد: 0 ((آنچه گفته ، از شما نيز پوشيده نيست .))
گفتند: 0 ((شاه آنچه را با تو گويد، روا نداند كه به امثال ما بگويد.))
حسن ميمندى گفت : ((سلطان به اتكاى اينكه مى داند من راز او را فاش ‍ نمى كنم با من مشورت مى كند، بنابراين شما هم آن را از من نپرسيد و افشاى آن را از من نخواهيد.))

نه سخن كه برآيد بگويد اهل شناخت
به سر شاه سر خويشتن نبايد باخت (317)
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.