?فرهنگ جامعۀ ما به‌شدت از روحیۀ شکرگزاری فاصله دارد!

?فرهنگ جامعۀ ما به‌شدت از روحیۀ شکرگزاری فاصله دارد!
?«معلمِ اول» برای ایجاد روحیۀ شکر، مادران هستند

?#چگونه_مهربانی_خدا_را_باور_کنیم؟ (ج۱۰)-قسمت دوم

?واقعاً فرهنگ جامعۀ ما در مقولۀ شکر و سپاس، نسبت به خیلی از جوامع دیگر(حتی جوامع نامسلمان) عقب‌تر است!

?وقتی روحیۀ منفی و ناسپاسی در جامعه فراگیر است؛ یقیناً یک اشکال اساسی در تعلیم و تربیت عمومی و دوازده‌سالۀ کشور وجود دارد!

?مهربانی خدا اصلش در نعمت‌های اوست، ولی ما عادت نداریم نعمت‌ها و داشته‌هایمان را ببینیم؛ فقط نداشته‌های خودمان را می‌بینیم!

?بعضی‌ها در تبلیغ دین، رابطۀ ما را با خدا یک «رابطۀ حقوقی» نشان می‌دهند نه یک رابطۀ مهربانانه!

?کسی که اهل شکر نباشد، حالِ مناجات پیدا نمی‌کند و دعا و استغفار، برایش لذت‌بخش نیست!
___________________
#علیرضا_پناهیان

?بعضی از مشکلات در فرهنگ جامعه هست که باید حل شود و الا کار اصلاح جامعه خیلی سخت می‌شود. واقعاً فرهنگ جامعۀ ما در مقولۀ شکر و سپاس، نسبت به خیلی از جوامع دیگر(حتی جوامع نامسلمان) عقب‌تر است! دشمنان ما هم 24ساعته دارند روی فرهنگ ما کار می‌کنند؛ از ابلیس گرفته تا جریان نفاق و کفر در درون جامعۀ خودمان و دشمنان بیرونی مثل آمریکا و اسرائیل.

?خیلی‌ها هستند(از مردم کشورهای اسلامی و سایر کشورهای جهان) که حسرت زندگی ما را می‌خورند! ولی حرف‌های آنها در صفحات مجازی بازتاب پیدا نمی‌کند. شما نمی‌بینید که به‌سادگی یک صفحه یا کانالی در فضای مجازی درست شود و بخواهد خوبی‌ها و نکات مثبت جامعۀ ما را بگوید. اصلاً تصور می‌کنند که خبر و کانال خبری باید فقط خرابی‌ها را بگوید! خُب این یک بیماری فرهنگی است! آموزش و پرورش برای رفع این بیماری فرهنگی باید یک فکر اساسی کند!

?وقتی روحیۀ افراد اکثراً منفی است و مثبت‌نگری مثل درّ گران‌بها، یافت نمی‌شود، یقیناً یک اشکال اساسی در تعلیم و تربیت عمومی و دوازده‌سالۀ کشور وجود دارد!

?فرهنگ جامعۀ ما این‌گونه است که وقتی دو نفر کنار هم می‌نشینند، یکی می‌گوید: چه خبر؟ دیگری می‌گوید: «چه عرض کنم؟ بدبختی، بیچارگی…» و بعد هم شروع می‌کند به گفتنِ مصادیق این بدبختی‌ها…؛ این سبک محاورات ماست!

?نه آگاهی‌ها، نه امکانات، هیچ‌کدام-برای تحول و رشد انسان- تعیین‌کننده نیستند؛ علاقه‌ها و روحیات او تعیین‌کننده هستند! بعضی‌ها زیادی به آگاهی بها می‌دهند درحالی‌که آگاهی واقعاً زورش کم است! حتی وقتی آگاهی به مرحلۀ یقین برسد، می‌تواند هیچ‌زوری نداشته باشد! قرآن می‌فرماید: بعضی از اینها درحالی که به حق یقین کردند، کافر شدند (وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ؛ نمل/14)

?خداوند دربارۀ «کفران نعمت» می‌فرماید: «وَ هَلْ نُجازي إِلاَّ الْكَفُورَ» (سبأ/ 17) آیا ما غیر از ناسپاس، کسی دیگر را مجازات می‌کنیم؟! چرا خدا به ناسپاسیِ آدم، غضبناک می‌شود؟ چرا آدم ناسپاس را مجازات می‌کند؟ برای اینکه دیگر امیدی به هدایت او نیست، او با روحیۀ ناسپاسی هیچ‌وقت نمی‌تواند مهربانی خدا را ببیند، لذا رابطه‌اش با رحمت خدا قطع می‌شود و دیگر امکان رشد ندارد.

?آدم وقتی بلا سرش آمد نباید بگوید: «من چه گناهی کردم؟» چون کاملاً معلوم است که ما چه گناهی می‌کنیم؛ ما ناسپاسی می‌کنیم! پس نگو: من چه گناهی کردم؟ بگو: «من حتماً ناسپاسی کرده‌ام» گناه معمولی که همۀ ما داریم، اما خیلی از گناه‌ها این‌طوری بلا سرِ آدم نمی‌آورد که ناسپاسی می‌آورد!

?«کفر» و کفران (ناسپاسی) به‌لحاظ معنایی به هم نزدیکند. در این آیه (ذَالِكَ جَزَيْنَاهُم بِمَا كَفَرُواْ وَ هَلْ نجَُازِى إِلَّا الْكَفُور) این دو کلمه در کنار هم آمده است. ناسپاسی، انسان را به کفر می‌رساند. کفر در واقع حقیقت را می‌پوشاند و انسان می‌شود «کافر»! چه کفری بدتر از پوشاندن حقیقتی مثل نعمت‌های الهی؟!

?برای اینکه مهربانی خدا را درک کنیم و رابطۀ قلبی‌مان با خدا قشنگ بشود، باید به‌سراغ حمد برویم، باید روحیۀ شکرگزاری را در خودمان ایجاد کنیم و نگاه ما دنبال نعمت‌های خدا باشد! یک شب شروع کنید به نوشتنِ نعمات الهی؛ ببینید حال‌تان چطوری می‌شود! اصلاً نعمت‌هایی را که خدا به شما داده است بنویسید.

?ابلیس، آدم را وادار می‌کند به اینکه مدام به نعمت‌های دیگران نگاه کند! خُب به نعمت‌هایی که خدا به خودت داده است نگاه کن؛ آن‌وقت راضی می‌شوی و می‌گویی: خدایا عالی است! همین‌که راضی شدی، ابواب نعمت باز می‌شود.

?چرا این‌قدر به ما فرموده‌اند که حمد کنید؟ چون حمدکردن، خودبه‌خود یک تلقین است برای اینکه یاد نعمت‌ها بیفتی و متوجه نعمات الهی بشوی. وقتی متوجه نعمات الهی شدی مهربانی خدا را می‌بینی. وقتی دائماً با این تلقین، مهربانی خدا را دیدی کم‌کم باور می‌کنی که این خدا مهربان است و اصلاً دیگر نافرمانی‌اش نمی‌کنی. و جدا از اینکه اطاعتش می‌کنی، خودت هم مهربان می‌شوی، چون تو بندۀ آن خدای مهربان هستی، آن‌وقت «خوب‌شدن» دیگر کار سختی نیست! منشأ همۀ افعال خدا با بندگانش رحمت است، آن‌وقت منشأ همۀ اعمال تو هم با دیگران، رحمت خواهد بود!

?اگر این‌طوری باشیم یک اتفاق بسیار خوب دیگر برای‌مان می‌افتد که اصل اتفاقات خوب است؛ اینکه امام‌مان را درک می‌کنیم، چون امام، کسی است که از سر محبت، این رسالت را به‌عهده می‌گیرد و عجیب به مردم، محبت دارد. قلب مقدس پیامبر(ص) تماماً مهر نسبت به ابناء بشر است. اهل‌بیت(ع) خودشان زجر می‌کشیدند اما طاقت نمی‌آوردند زجر مردم را ببینند. اینها چه خانواده‌ای هستند! خانوادۀ عاشق مردم! آن‌وقت ببینید با این خانواده چه کردند…

?مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۳.۰۴
?صوت در کانال:
@Panahian_mp3

@Panahian_text

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.