?◾️▪️آری سفر فاطمه (سلام الله علیها) قطعی شده است

?◾️▪️آری سفر فاطمه (سلام الله علیها) قطعی شده است، در آسمان های غوغایی به پا شده است، همه خود را برای استقبال از فاطمه آماده می کنند…(

▪️اکنون فرصت خوبی است تا فاطمه (سلام الله علیها) حرف های خود را با علی (علیه السلام) بزند
▪️علی (ع) سر فاطمه (س) را به سینه گرفته است و به شدت گریه می کند. قطرات اشک علی (ع) بر صورت فاطمه (س) می ریزد.

◾️فاطمه (سلام الله علیها) اینچنین سخن می گوید:

▪️ علی جان! تو باید در مرگ من صبور باشی، یادت هست پدرم در روز آخر زندگی اش وعده داد که من اولین نفری هستم که به او ملحق خواهم شد؟ اکنون موقع تحقق وعده_پیامبر است.
▪️علی جان! اگر در زندگی از من کوتاهی دیدی ببخش و مرا حلال کن.
▪️علی جان! من وصیت دیگری هم دارم.

◾️ چه وصیتی؟

▪️بدنم را شب غسل بده، شب به خاک بسپار…
▪️ تو را به خدا قسم می دهم مبادا بگذاری آنهایی که بر من ظلم کردند بر سر جنازه من حاضر شوند، آنهایی که مرا با تازیانه زدند و محسن مرا کشتند نباید بر پیکر من نماز بخوانند.
▪️چشم فاطمه جان قول می دهم که نگذارم آنها بر پیکرت نماز بخوانند.
▪️علی جان! من میخواهم قبرم مخفی باشد.

◾️ چشم فاطمه جان! من همه را انجام می دهم اما من هم چند خواسته از تو دارم.

▪️ چه خواسته ای؟
◾️ اگر در حق تو کوتاهی کردم مرا ببخشی، و دیگر اینکه وقتی نزد پیامبر رفتی سلام مرا به او برسانی…

اشک در چشمان علی (علیه السلام) حلقه می زند…
بغض راه گلوی علی (علیه السلام) را می بندد…
فاطمه منتظر است علی کلامش را تمام کند…

◾️فاطمه جان! وقتی نزد پدر خود رفتی مبادا از من پیش او شکایت کنی.

علی (ع) اشک می ریزد و نمی تواند سخن بگوید…
نگاهی به صورت فاطمه می کند، می بیند فاطمه هم دارد گریه می کند.

◾️علی(علیه السلام) می گوید: فاطمه جان! چرا گریه می کنی؟

▪️علی جان! من برای غربت و مظلومیت تو گریه می کنم، می دانم بعد از من با سختی ها و بلاهای زیادی روبرو خواهی شد.

?وای از مظلومیت علی (علیه السلام)

?منابع: بحار الانوار / اعیان الشیعه / مستدرک الوسائل / جامع الاحادیث شیعه / کشف الغمة / علل الشرائع / نور الثقلین / مناقب آل ابی طالب / صحیح بخاری / فتح الباری / کتاب سلیم بن قیس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.