❇️ بیانات مهم رهبری در دیدار اعضای مؤسسه #فقه و علوم انسانی
🔰 سفارش و تأکید امام خامنهای در لزوم دست یابی به فلسفههای مضاف از درون فلسفه اسلامی
(بخش اول)
🔺آنچه زندگی را اداره میکند، عملاً #فقه ما است؛ علّت هم این است که فلسفهی اسلامی در طول زمان امتداد عملی نداشته؛ یعنی این حکمت نظری ما به حکمت عملی امتداد پیدا نکرده؛ در حالی که فلسفههای غربی که از لحاظ نفْسِ فلسفه بودن خیلی کم محتواتر و ضعیفتر از فلسفهی اسلامی هستند، امتداد عملیّاتی دارند؛ یعنی اگر چنانچه شماها مثلاً فرض کنید که فلسفهی کانت یا هگل یا مارکس را معتقد باشید، در مورد #حکومت نظر دارید، در مورد #فرد نظر دارید، در مورد ارتباطات اجتماعی نظر دارید؛ امّا [اینکه] اقتضای فلسفهی ملّاصدرا یا فلسفهی فرض بفرمایید که ابنسینا یا دیگری در حکومت یا در فلان [مسئله] چیست، چیزی برای ما روشن نشده..
✅بنابراین فعلاً آنچه میتواند جامعه را اداره کند، #فقه ما است..
▫️۱۳۹۷/۱۲/۱۳
🌐
farsi.khamenei.ir/speech-content?id=41898
(بخش دوم)
🔺حوزه میتواند همهی نیازهای یک نظام اسلامی را، جامعهی اسلامی را برآورده کند و همین طور که آقای صدر گفتند، اگر چنانچه نهادسازها -یعنی مثلاً فرض کنید بانک مرکزی یک نهاد است، یا دستگاه دانشگاه یک نهاد است- برای مدیریّت اسلامیِ خودش سؤالی پیدا کند، به چه کسی باید مراجعه کند؟ به حوزه باید مراجعه کند. الان این اتّفاق نمیافتد، یعنی این کار الان وجود ندارد…
🔻مثلاً فرض کنید که یک روزی پاکستانیها در صدد برآمدند بانک اسلامی درست کنند؛
فراخوان دادند به فقهای دانشمندان اسلامی؛ مرحوم شهید صدر آن «البَنکاللاربَوی» را نوشت و فرستاد؛ خب آن یک نمونه است. حالا آن البَنکاللاربَوی چقدر جوابِ نهاد بانک را در دنیای امروز میدهد، آن بحث دیگری است که حالا ممکن است نواقصی داشته باشد امّا بالاخره یک پاسخی داده شد، شما چند نمونه از این پاسخها سراغ دارید؟ خیلی کم، خیلی کم..
(بخش سوم)
🔺در مورد اصول که ایشان فرمودند متوسّط [دورهی] آن در حوزه پانزده سال است، خیلی برای من تعجّبآور است و این هیچ خبر خوبی نیست از نظر بنده. اصول خب لازم و ضروری است؛ برای تفقّه، بلاشک اصول لازم است. خب مرحوم آقای خوئی (رضوان الله علیه) فقیه اصولی بود دیگر؛ از ایشان اصولیتر کیست؟ در فقه او هم کاملاً اصول واضح است، آشکار است؛ من شنیدهام که دورهی اصول ایشان پنج سال طول میکشد؛ خب ایشان مثلاً چه کار میکرده؟ چه چیزی را از اصول میانداخته که پنج سال میشده؟ یعنی بنابراین میشود اصول را پنج سال گفت، میشود شش سال گفت. متوسّط که پانزده سال است، یعنی مثلاً تا بیست سال هم دارد! چقدر بخوانند؟ چرا بخوانند؟ به چه دردشان میخورد؟ کجای فقه استفاده میشود از این اصول؟ نه، به نظر من یک مقداری در مورد اصول بایستی جمع و جورتر و بهاصطلاح مُضیَّقتر حرکت کرد، مواظبت کرد؛ غیر از فقه است؛ #فقه باز است، هر چه میتوانید در زمینههای فقهی کار کنید، به نظر ما خیلی خوب است.
بخش چهارم)
..اشتباه بزرگ این بود که آمدند این شهادت را با شهادتهای دانشگاهی مخلوط کردند؛ حالا اوّل که [حتّی] میخواستند اسمش را دکتری و مانند اینها بگذارند که غلط بود، بعد معادل دکتری [گذاشتند]؛ این هیچ لزومی ندارد…
در نظام غربی دانشگاهی ما که از غرب تقلید شده.. دیپلم، بعد مثلاً لیسانس، بعد فوق لیسانس، بعد دکتری؛ یک درجاتی دارد؛ یعنی بر حسب صلاحیّتهایی که تعریف شده یک اسمی میگذارند و یک شهادتی میدهند؛ شما بدون اینکه از آنها تقلید بکنید و بخواهید با آنها انطباق بدهید -که مطلقاً به نظر من این کار جایز نیست که ما بیاییم با آنها منطبق کنیم کار خودمان را و بگوییم مثلاً این برابر دکتری است، این برابر مثلاً ارشد است، این برابر [کارشناسی است]؛ این اصلاً معنی ندارد..
(بخش پنجم)
🔺طلبهی ما، استاد ما، فاضل ما، عالِم ما، مرجع ما اگر چنانچه معتقد به این تحوّل عظیمی که اسمش انقلاب است، بود، به درد این کشور خواهد خورد. اگر معتقد به این نبود، به درد کشور نمیخورد، به درد جمهوری اسلامی نمیخورد؛ باید معتقد باشد…حالا یک وقت لازم هم باشد، شعار هم باید داد..لکن مهم این است که عمیقاً از بن دندان معتقد باشد که این تحوّلی که در این کشور اتفاق افتاده، باید همچنان ادامه پیدا بکند. تحوّل یک چیز متوقفشدنی نیست. تحوّل یعنی یک دگرگونیای که هر روز کاملتر و بهتر و قویتر و عمیقتر میشود؛ این باید ادامه داشته باشد و ما معتقد باشیم.
🔻کسانی که در داخل حرف میزنند، کار میکنند، اظهاراتی میکنند که با گرایش انقلابی مغایر است، ولو متضاد هم نباشد، امّا همین قدر که مغایر با گرایش انقلابی است، دارند ضربهی به امید امّت اسلامی میزنند، این ضربهی به آنها است و خیانت میکنند. بنابراین حرکتتان حرکت انقلابی باشد و کار انقلابی.