| بيا جانا برادر عارفانه |
| نگاهى كن بر اوضاع زمانه |
| كه تاگيرى زاحوال جهان پند |
| شوى دمساز يزدان خردمند |
| چه بسيار از خداوندان نعمت |
| شهنشاهان صاحب قدر و صولت |
| بدنيا مال دنيا را نهادند |
| تو گوئى هرگز از مادر نزادند |
| دو صد قرن است كه ذوالقرنين سالار |
| بزندان لحد باشد گرفتار |
| ز دارائيش داراى جهان دار |
| خبر دارى كه چون شد آخر كار |
| بناگه چون غبارى بر هوا رفت |
| تنش بر خاك و بر گور فنا رفت |
| فرو رفته به قعر گور بهرام |
| به عبرت بين چه شد او را سرانجام |
| گرفتار اجل چنگيز مغرور |
| تن تيمور شه شد طعمه مور |
| هنوز از فاختر فرياد كوكو |
| بيايد از سرم بام هلاكو |
| نشانى نيست از ملك ملگكشاه |
| نه آن كاخش بجا ماند و نه آن جاه |
| چه شد تخت شهنشاهى قيصر |
| كجا شد تاج خاقان مظفر |
| بدنيا مال دنيا را نهادند |
| تو گوئى هرگز از امدر نزادند |
بیاد امام زمان مظلوم و غریبم اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

