قناعت

قناعت

ما آبروى فقر و قناعت نمى بريم
با پادشه بگوى كه روزى مقدر است
ديده اهل طمع به نعمت دنيا
پر نشود همچنانكه چاه به شبنم
قناعت كن اى نفس بر اندكى
كه سلطان و درويش بينى يكى
چرا پيش خسرو به خواهش روى
كه يك سو نهادى طمع خسروى
و گر خودپرستى شكم طبله كن
در خانه اين و آن قبله كن

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.