? لبخند رضایت…

? لبخند رضایت…

▫️ وقتی دیدمش لبخند می‌زد.
نامش را پرسیدم، گفتند مسلم است سفیر حسین، لبخند می‌زد.
وقتی انبوه نامه‌ها را دید که امام زمانش را به یاری فرامی‌خواند، لبخند می‌زد.
صبح وقتی مسجد دورش شلوغ شد، لبخند می‌زد.
شب وقتی توی مسجد تنها شد لبخند زد.
وقتی توی کوچه تنهایش گذاشتند لبخند زد.
بالای عمارت کوفه، با دستان بسته، لبخند زد.
حتی وقتی پیکرش، زمین افتاد، باز هم لبخند می‌زد.

▪️سالروز شهادت جناب مسلم بن عقیل، سفیر امام حسین علیه السلام تسلیت باد.

? #داستانک

☑️ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران)
@Mahdiaran

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.