وصفى در شاءن ولادت امام كاظم (ع )

معصوم نهم ؛ امام كاظم عليه السلام 
وصفى در شاءن ولادت امام كاظم (ع )  

ابو بصير مى گويد: همراه امام صادق (ع ) در آن سالى كه پسرش موسى بن جعفر(ع ) متولد گرديد(سال 128 ه – ق ) براى شركت در مراسم حج به سوى مكه رفتيم ، به سرزمين (ابواء) (منزلگاهى بين مكه و مدينه ) رسيديم ، امام صادق (ع ) براى ما صبحانه آورد، وقتى كه آن حضرت به اصحابش غذا مى داد، آن را فراوان و خوب تهيه مى كرد، ما مشغول خوردن صبحانه بوديم كه فرستاده حميده (همسر امام صادق عليه السلام ) آمد و گفت : حميده مى گويد: حالم منقلب شده و درد زايمان گرفته ام ، و شما دستور داده ايد كه نسبت به اين پسر اقدامى نكنم (از اين رو جريان را به اطلاع ميرسانم ).
امام صادق (ع ) بى درنگ برخاست و همراه فرستاده حميده رفت ، و پس از مدتى نزد اصحاب برگشت .
اصحاب : خدا تو را شاد كند و ما را فدايت كند، جريان حميده چه بود؟
امام صادق : خداوند حميده را سلامت داشت و به من پسرى عنايت فرمود كه در ميان مخلوقاتش از همه بهتر است ، و حميده در مورد آن نوزاد مطلبى به من گفت كه به گمانش من آن را نمى دانم ، در صورتى كه من به آن از او آگاهتر هستم . ابو بصير: قربانت گردم آن مطلب چه بود؟
امام صادق : حميده گفت ؛ هنگامى كه آن نوزاد متولد شد، (دستهايش را بر زمين نهاد و سر به سوى آسمان بلند كرد).
من به حميده گفتم : اين كار نشانه رسول خدا(ص ) و نشانه وصى بعد از اوست .
ابو بصير: توضيح بدهيد، اين كار، چگونه نشانه براى رسول خدا(ص ) و وصى بعد از اوست ؟
امام صادق (ع ): در آن شبى كه نطفه جدم (امام سجاد عليه السلام ) منعقد شد، فرشته اى ظرفى كه در آن شربت بود نزد پدرش (امام حسين ) آورد كه روانتر از آب ، و نرمتر از كره ، و شيرينتر از عسل ، و خنكتر از برف ، و سفيدتر از شير بود، به او آشامانيد و دستور آميزش با همسر را به او داد، او پس از آشاميدن آن شربت ، با همسرش آميزش كرد و نطفه جدم بسته شد.
در مورد انعقاد نطفه پدرم ، و سپس خودم نيز همين برنامه انجام گرديد و وقتى كه انعقاد نطفه پسرم (موسى ) فرا رسيد، فرشته اى نزد من آمد همان شربت را به من آشامانيد و سپس با همسرم آميزش كردم و نطفه همين پسر كه تازه متولد شده ، بسته گرديد، (بنابراين آنچه را كه خدا به من داده شادمانم به اين پسر توجه داشته باشيد و بدانيد كه سوگند به خدا او پس از من ، صاحب شماست )… اين همان كلمه خدا است كه وقتى از مادر متولد شود، دستهايش را بر زمين گذارد و سرش را به آسمان بلند كرد، دست به زمين گذاردنش نشانه و رمز آن است كه هر علمى را كه خداوند از آسمان به زمين بفرستد، او دريافت نمايد، و سر به آسمان بلند كردنش نشانه آن است كه ندا دهنده اى در درون عرش ، از جانب خدا و از افق اعلى ، او را به نام خود و به نام پدر صدا زند و بگويد:
(اى فلان ، پسر فلان ، در راه حق ثابت باش تا (امامت را) استوار سازى ، بخاطر عظمت خلقتت ، تو برگزيده من هستى و رازدار و مخزن علم و امين وحى ، و جانشين من مى باشى ، آن كسى كه تو را رهبر خود كند و از تو پيروى نمايد، رحمتم را بر او واجب كردم و بهشتم را به او بخشيدم و او را به جوار رحمتم آوردم ، به عزت و جلالم هر كس با تو دشمنى كند، او را با عذاب سختم بسوزانم ، اگر چه در دنيا مشمول رحمت وسيع من گردد(ع ).
هنگامى كه نداى منادى به پايان رسيد، امام در حالى كه دستش در زمين و سرش به سوى آسمان است ، جواب منادى را بدهد، و بگويد: (خدا و فرشتگان و دانشمندان گواهى دهند كه معبودى يكتا جز خدا نيست ، او كه به عدالت قيام كرده ، و معبودى جز خداى قادر و آگاه نيست ).
هنگامى كه امام چنين گويد، خداوند علم پيشينيان و آيندگان را به او اعطا كند، و او را شايسته زيارت روح (اعظم ) در شب قدر سازد.
ابوبصير: آيا اين روح ،همان جبرئيل نيست ؟
امام صادق : اين روح بزرگتر از جبرئيل است ، جبرئيل از فرشتگان است ، ولى روح ، از فرشتگان بزرگتر است .
ايا نمى دانى كه خداوند مى فرمايد:
(تنزل الملائكه و الروح : فرشتگان و روح در شب قدر فرود مى آيند)
(سوره قدر – 5)، بنابراين (طبق اين آيه ) روح ، غير از فرشته است . (266)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.