🖥روایتهای زنانه از قلب ایران
❤️جوجههای خوشقدم
📝تکنگاریهایی به قلم زنان ایرانی از روزهای دفاع مقدس ملت ایران در برابر رژیم صهیونی در خرداد و تیر ۱۴۰۴
📗دستهای پیرمرد جان نداشت جوجهها را بگیرد. خودم بسماللهی گفتم و دستم را کردم لای چرت تابستانی حجمی از کرکوپر رنگی. دخترم گفت سهتاشونم صورتی باشه! شب، دیدم انگار اندازهٔ یک مرغداری جوجه خریدهایم. فسقلیها توی خواب هم یکریز جیکجیک میکردند.
سروصدای انفجار و پدافند آن شب به چهارشنبهسوریهای تهران طعنه میزد. حالا من بهجز یک دختر سهساله و یک بچهٔ توی راه، سهتا جوجه هم توی بالکن داشتم که نگرانشان باشم! مثل هر شب، آسمان را نگاه کردم، چندتا سورهٔ فیل خواندم و فوت کردم. همزمان ساختمانهای اسرائیل را تصور میکردم که مثل سپاه ابرهه، واقعاً شبیه «علف جویده»* میشوند. شب قبل پایگاههای آمریکایی هم به جمعشان اضافه شده بود.
ساعت چهار، جوجهها دیگر خوابشان برد. خبرها میگفت اسرائیل دستهایش را بالا برده و آتشبس خواسته. ما هم دست به ماشه فعلا امان دادهایم. ابابیلها را تا ساعت چهار به وقت گرینویچ، روی سرشان ریختیم. جوجهها که بیدار شدند، آسمان ساکت بود. ما جنگ را برده بودیم. چه جوجههای خوشقدمی بودند.
*«فجعلهم کعصف مأکول»
📝نرگس جلیلبال
📩روایتهای خود را برای انتشار در رسانه ریحانه به حسابهای زیر ارسال کنید.
🖥 ایتا (https://eitaa.com/reyhaneh_contact) | بله (https://ble.ir/reyhaneh_contact) | روبیکا (https://rubika.ir/reyhaneh_contact) | سروش پلاس (https://splus.ir/reyhaneh_contact)
🖥 @khamenei_reyhaneh