مردى در حضور پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلم بود، در آن وقت ناقه پيغمبر گم شده بود هر چه گشتند نيافتند، كسى كه در حضور او بود پيغمبر روى بدو كرد و گفت : در رحل شما مردى مى گويد چه پيغمبرى است كه مى گويد از آسمان به من وحى مى رسد و او نمى داند شترش كجاست ، من هم مانند شمايم تا خداوند مرا خبر نكند چيزى نمى دانم ، اكنون به من وحى شد كه در فلان وادى مهارش به درختى گرفته و مانده ، رفتند و آوردند. آن مرد به رحل خود رفت كسى كه نامش زيد بن صليت بود اين سخن گفته بود، او را از خود دور ساخت .(316) |