25 – جريان آب چشمه
چند نفر از سادات نجف آباد اصفهان به خدمت مرحوم بيدآبادى – اعلى اللّه مقامه آمده و گفتند چشمه آبى كه از دامنه كوه جارى مى شد و مورد بهره بردارى اهالى بود، چندى است خشكيده و ما در زحمت هستيم ، دعايى كنيد تافرج شود.
آن بزرگوار آيه شريفه (لَوْ اَنْزَلْنا هذَالقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ) (اواخر سوره حشر) را بر رقعه اى نوشته به آنها داده و فرمود اول شب آن را بر قله آن كوه گذارده و برگرديد، آنها چنين كردند و چون به خانه خود رسيدند، صداى مهيبى از كوه بلند شد كه همه اهالى شنيدند و چون صبح بيرون آمدند، چشمه آب را جارى ديدند و شكر خداى را به جا آوردند.
نكته اى قابل توجه
چند داستانى كه از مرحوم بيدآبادى – اعلى اللّه مقامه – و نظاير آن كه ذكر شد مبادا موجب تعجب يا خداى نكرده انكار خواننده عزيز گردد؛ زيرا
اولا: اينگونه امور و بالاتر از آنها از مراتب دانايى و توانايى و مباركى وجود اصحاب ائمه : مانند جناب سلمان و ميثم و رشيد هجرى و جابر جعفى و همچنين از روات اخبار و علماى اخيار مانند سيد بحرالعلوم و سيد باقر قزوينى و ملامهدى نجفى آنقد رنقل گرديده و در كتب معتبره ثبت شده كه هيچ قابل انكار نيست (براى زيادتى اطلاع از اين موضوع به كتاب رجال ممقانى كه مفصلا حالات اصحاب ائمه و روات اخبار را ذكر فرموده يا كتاب قصص العلماء كه كرامات بعض علما را نقل كرده است مراجعه شود).
جريان آب چشمه
ثانيا: صدور كرامات از بزرگان دين سبب مى شود كه شخص از دانستن آنها به عظمت و مقام شامخ امام (ع ) پى ببرد و بفهمد كه مقامات آنها بزرگتر از اين است كه كسى بر آنها اطلاع يابد؛ زيرا جائى كه اشخاص به واسطه تبعيت تام از ايشان از دانايى و توانايى و اجابت دعوات به چنين مقامى مى رسند پس احاطه علمى و توانائى امام عليه السلام چگونه است چون مسلم است كه هر صاحب مقامى از روحانيت ريزه خور خوان احسان امام عليه السلام است كه قطب عالم وجود و قلب عالم امكان و مصدر جميع امور است و از تصديق به عجز از ادراك مقام امام عليه السلام يقين مى شود به عجز از ادراك احاطه علمى و قدرت بى پايان حضرت رب الارباب و مجيب الدعوات جل جلاله كه خالق امام عليه السلام و عطا كننده مقام ولايت به او است .
خلاصه ، دانستن اين داستانها موجب زيادتى معرفت و بصيرت مقام امام عليه السلام و عظمت حضرت رب الانام است .
ثالثا: اين داستانها ونظاير آنها موجب تصديق و يقين به صدق فرمايش و وعده هاى خدا و رسول و ائمه : در باره اهل تقواست و اينكه نفوس مستعد هرگاه در انجام تكاليف شرعى نهايت مواظبت را بنمايند و در آوردن جميع واجبات و ترك كردن جميع محرمات جدى باشند، به مقاماتى مى رسند كه فوق ادراك عقول جزئى بشرى است . و ملائكه ، خدمتگزار ايشان مى شوند و هرچه از خدا بخواهند به آنها عنايت مى فرمايد و غير اينها از آثارى كه در كتب روايات رسيده خصوصا در ابواب كتاب الايمان والكفر از اصول كافى ونقل آنها منافى وضع اين رساله است ، تنها حديث معتبرى كه عامه و خاصه از رسول خدا9 روايت كرده اند براى مزيد اطلاع خواننده عزيز نقل مى گردد.
رسول خدا(ص ) فرمود كه : خداوند عزوجل فرموده است هركس دوستى از دوستان مرا اهانت كند هرآينه براى نبرد با من كمين كرده است و هيچ بنده با عملى به من نزديك نشود كه محبوبتر باشد نزد من از عمل بدانچه بر او واجب كرده ام و به راستى او با انجام نوافل (مستحبات ) به من تقرب جويد تا آنجا كه او را دوست دارم و چون او را دوست داشتم گوش او شوم كه با آن بشنود و چشم او شوم كه با آن ببيند و زبان او شوم كه با آن بگويد و دست او شوم كه با آن كار كند و از خود دفاع نمايد، اگر مرا بخواند اجابتش كنم و اگر از من خواهشى كند به او ببخشم .(13)
در شرح اين حديث مبارك ، علما وجوهى بيان كرده اند كه علامه مجلسى در مرآت العقول آنها را نقل فرموده و خلاصه مستفاد از حديث آن است كه ممكن است شخص به واسطه التزام به واجبات و مواظبت به مستحبات محبوب و مقرب درگاه حضرت آفريدگار شود و چون چنين شود چشمش ، چشم بيناى خدا مى شود پس آنچه را ديگران نمى بينند او از پشت هزاران پرده مى بيند و آنچه را ديگران نمى شنوند او مى شنود بلكه امور معنوى و صور ملكوتى و نغمه هاى غيبى كه از حس ديگران پنهان است براى او آشكار است .
بالجمله خواننده عزيز بداند آنچه در اين داستانها و نظاير آن را مى خواند يا مى شنود نسبت به آنچه خداوند وعده داده و ذخيره فرموده از مقامامت عالى و درجات روحانيت براى بندگان نيكوكار و مقربين مانند قطره است نسبت به دريا چنانچه مضمون حديث قدسى است .(14)