جمعه یعنی تیغ در دست علی جمعه یعنی هستی هست علی جمعه یعنی با شهیدان ساختن جمعه یعنی برقه برانداختن
ادامه نوشته »بنده خدا
خورشید جمعه ای دیگر دارد
خورشید جمعه ای دیگر دارد به غروب ماتم می نشیند و انگار داغ هجران تو همچنان بر دل ما می ماند…
ادامه نوشته »میرسد روزی که تکیه میدهی بر کعبه و
میرسد روزی که تکیه میدهی بر کعبه و در کنار خانه ی امن خدا می بینمت من امید وصل دیدار تو را دادم به دل یوسف گمگشته ی خیرالنسا می بینمت
ادامه نوشته »بدون تو زمین
بدون تو زمین ، آقا پر از تزویر و نیرنگ است. پر از ظلم و پر از جور و سراسر تخت و اورنگ است. اگر چه این جهان حق است و دل بستن به او باطل، همه دلدادگان مست دنیاییم و دل کندن ز او ننگ است.
ادامه نوشته »هلال ماه اگر دیده شد چه سود
هلال ماه اگر دیده شد چه سود /ماه تمام عالمیان پشت پرده است…
ادامه نوشته »چقدربی تو به غربت شکست خاطرخاک
چقدربی تو به غربت شکست خاطرخاک نیامدی وعطش درعطش زبانه کشید نیامدی وزمین شعله شعله درتب شد نشست خاطرآیینه هابه آه ملال
ادامه نوشته »کی می شود بیایی واز پشت ابرها
کی می شود بیایی واز پشت ابرها خورشید های تازه بیاری برای ما آقا اگر نیایی وبالی نیاوری از دست میرود سفر کربلای ما
ادامه نوشته »جمعه یعنی آرزوی فاطمه
جمعه یعنی آرزوی فاطمه جمعه یعنی گریه بی واهمه جمعه یعنی مست و بی پروا شدن جمعه یعنی عاشق زهرا شدن
ادامه نوشته »مهدی جان !
مهدی جان ! دردهای زیادی است که به آنها وعده داده ام با آمدنت علاج می شود. جمعه ها دم غروب وقتی آسمان از اندوه نیامدنت دوباره مثل صدها سال دیگری که خون گریسته است اشک سرخ می بارد به خود می گویم : آقایم باز هم نیامد…..
ادامه نوشته »محبوبم!
محبوبم! هر روز که میگذردبیشتر از قبل دلم برایت تنگ می شود. عشق تو سراسر وجودم را فرا گرفته و اگر دلم را بشکافی بر لوح آن نام تو هگ گردیده وکنون ای بهار عشق! می ترسم از خزان عمر ترسم از ندیدن است بگو که تا خزان من آیا فرصت بهار دیدن است؟
ادامه نوشته »