بنده خدا

بیا وَ گرنه در این انتظار خواهم مرد

  بیا وَ گرنه در این انتظار خواهم مرد اگر که بى تو بیاید بهار، خواهم مرد به روى گونه من، اشک سال ها جارى است و زیر پاى همین آبشار، خواهم مرد… خبر رسید که تو با بهار مى آیى در انتظار تو، من تا بهار خواهم مرد شاعر: محسن حسن زاده لیله کوهى

Read More »

من از قبیله شبم ولی تو روشنی تبار

  من از قبیله شبم ولی تو روشنی تبار ببین چه ساده روز را نشسته‌ام به انتظار چه فصل سرد و ساکتی پناه بر تو ای بزرگ! چرا نمی‌رسم به تو چرا نمی‌شود بهار … به آسمان نمی‌رسم به حجم سبز خانه‌ات دلم به انتظار تو، تو بر ستاره‌ها سوار شاعر: نرگس ایمانیان

Read More »

ماندیم زدیدار تو آواره و حیران

  ماندیم زدیدار تو آواره و حیران ای عشق خدایی همه ای چشمه ی جوشان! چشمان شقایق همه در راه تو مانده است ای شور غزل در نفس سبز بهاران دیریست در اندیشه ی خود غوطه ورم تا با نام تو آذین شود این سینه به عرفان… مولود تویی وعده ی موعود تویی تو برگرد عدالت بنما ظلم بسوزان تو …

Read More »

دوباره فصل شکفتن، دوباره شبنم ماه

  دوباره فصل شکفتن، دوباره شبنم ماه دوباره خاطره‌ای از طراوتی دلخواه پُر از نشانة شوق است کهکشان خیال پر از صدای تماشاست کوچه‌های نگاه گذشت یازده، امشب شب دوازده است که عکس ماه بیفتد میان برکه و چاه … کجاست ماه تمامی که عین خورشید است سروربخش به ناگاه جانِ جان‌آگاه … بیا که دست امید است و دامن …

Read More »

برای دیدن روی مه تو جان جهان!

  برای دیدن روی مه تو جان جهان! به چارسوی زمین اسب شوق می‌رانیم بیا بیا که بهاران شود زمستان‌ها بیا که در قدمت، سر، چو گل، برافشانیم شاعر: علی دانشور

Read More »