اسلام شناسی -شمیم یار

باد هم کم نکند سوز دل صحرا را قطره ای عشق به آتش بکشد دریا را از غم عشق تو ای دوست! ببین جان به لبم فرصتی نیست دگر وعده نده فردا را

شنیدستم سلیمانی ز یک مور قبول تحفه کرد ای مهدی نور من آن مور ضعیف و ناتوانم که جانم را برایت هدیه دارم

ای نگهت خواستگه آفتاب بر من ظلمت زده یک شب بتاب اللهم عجل لولیک الفرج

جمعه یعنی یک غروب وعده دار وعده ترمیم قلب یاس زار جمعه یعنی مادر چشم انتظار در هوای دیدن روی نگار

عمرم به لب رسيدو نديدم بهاررا ديدم تمام خلق ونديدم نگاررا ترسم که بگذرندهمه جمعه هاومن باخودبرم به خاک غم انتظاررا *اللهم عجل لوليک الفرج*

امروز هم با …!!! “بی تو”بودن دارد میگذرد!!! خوش بحال “یادم” که همیشه با توست…

چه انتظار عجیبی… اینکه شب تا صبـــــــح! کسی قنوت بگیرد،در انتظار خودش…

آقای من .. قدری برای آمدن شتاب کن دلتنگی امان دل برده است.. ” اللهم عجل لولیک الفرج ..”

امشب از حسرت رويت، دگر آرامم نيست دلــم آرام نگیـــرد کـه دل آرامم نیست ..

کی شود در ندبه های جمعه پیدایت کنم گوشه ای تنها نشینم تا تماشایت کنم مینویسم روی هر گل نام زیبای تو را تا که شاید این شب جمعه ملاقاتت کنم