دانلود كتاب :داستانهاى بحارالانوار جلد دوم مؤ لف : محمود ناصرى بصورت فايل html پيشگفتار قسمت اول : چهارده معصوم ، چهارده درياى نور! ((1)) از ما حركت از خدا بركت ((2)) يك شبانه روز خدمت ، بهتر از يك سال جهاد! ((3)) رضايت مادر ((4)) فقيرى در كنار ثروتمند ((5)) نان …
ادامه نوشته »كتاب : داستانهاى اصول كافى جلدهاى 1 و 2
پاسخ پيامبر(ص ) به سؤ ال درباره گناهان زمان جاهليت
پاسخ پيامبر(ص ) به سؤ ال درباره گناهان زمان جاهليت گروهى از مسلمانان به حضور پيامبر(ص ) آمدند و گفتند: (اى رسول خدا آيا مردى از ما به خاطر گناهانى كه در زمان جاهليت انجام داده ، و سپس مسلمان شده ، كيفر مى گردد؟!) رسول خدا(ص ) در پاسخ فرمود: (اگر كسى از شما پس از مسلمان …
ادامه نوشته »نصيحت خضر(ع ) به موسى (ع )
نصيحت خضر(ع ) به موسى (ع ) روزى حضرت خضر پيامبر(ع ) با موسى (ع ) ملاقات كرد، و پس از احوال پرسى ، او را چنين توصيف نمود: بهترين دو روز (دنيا و آخرت ) تو همان روزى است (آخرتى است ) كه در پيش دارى ، توجه كن كه آن ، چه روز است ، و امروز جواب …
ادامه نوشته »نصيحتى جالب و عميق از ابوذر
نصيحتى جالب و عميق از ابوذر مردى براى ابوذر غفارى نوشت ، چيزى از علم را به من هديه كن . ابوذر در پاسخ نوشت : علم ، بسيار است ، ولى اگر بتوانى به آنكه دوستش دارى ، بدى نرسانى ، چين كارى را انجام بده (كه بهتر از علم است ). او گفت : مگر كسى به …
ادامه نوشته »پاسخ جالب ابوذر به چهار سؤ ال
پاسخ جالب ابوذر به چهار سؤ ال مردى نزد ابوذر غفارى آمد و گفت : 1 – چرا ما مرگ را ناخوش داريم ؟ 2 – ورود ما را بر خدا (پس از مرگ ) چگونه مى يابى ؟ 3 – وضع ما در پيشگاه خدا چگونه است ؟ 4 – رحمت خدا در كجاست ؟ ابوذر در پاسخ …
ادامه نوشته »سه گانگى انسانها از ديدگاه امام على (ع )
سه گانگى انسانها از ديدگاه امام على (ع ) مردى به حضور امير مؤ منان على (ع ) آمد و عرض كرد: (اى امير مؤ منان ! راهى از راههاى نيكى را به من سفارش كن كه با عمل به آن نجات يابم ). امير مؤ منان (ع ) فرمود: (اى سؤ ال كننده ! گوش كن ، سپس بفهم …
ادامه نوشته »نهى از جواب سلام طولانى
نهى از جواب سلام طولانى امير مؤ منان على (ع ) از كنار گروهى عبور نمود، و بر آنها سلام كرد، آنها در پاسخ گفتند: (بر تو باد سلام و رحمت خدا و بركات و مغفرت و رضوان خدا). امام على (ع ) به آنها فرمود: به ما همانگونه كه فرشتگان به پدرمان ابراهيم خليل (ع ) گفتند، بگوئيد، …
ادامه نوشته »دلدارى امام صادق (ع ) به پيرمرد گرفتار
دلدارى امام صادق (ع ) به پيرمرد گرفتار پيرمردى به حضور امام صادق (ع ) آمد و عرض كرد: (فرزندانم با من ناسازگارى مى كنند، برادرانم به من جفا مى نمايند، با اينكه سالخورده و پير شده ام ، شكايت آنها را نزد شما آورده ام ). امام صادق (ع ) فرمود: (اى پيرمرد! همانا براى حق دولتى است ، …
ادامه نوشته »نصيحت على (ع ) به مصيبت زده
نصيحت على (ع ) به مصيبت زده امير مؤ منان على (ع ) به سوى مسجد روانه شد، وقتى كه به مسجد رسيد ديد شخصى كنار در مسجد توقف كرده و بسيار اندوهگين است ، به او فرمود: (چرا غمگين هستى ؟) او گفت : (اى امير مؤ منان ! به خاطر مصيبت فوت پدر (و مادر) و برادر، …
ادامه نوشته »صبر و تحمل در مصائب
صبر و تحمل در مصائب خديجه دختر عمربن على بن حسين (ع ) يكى از نوه هاى امام سجاد(ع ) بود، پسر دخترش از دنيا رفت ، جمعى براى تسليت او نزد او آمدند و به او تسليت گفتند. دختر ابويشكر، كه نوحه خوانى مى كرد، در آنجا بود، يكى از حاضران به او گفت : (نوحه خوانى كن …
ادامه نوشته »