كتاب : داستانهاى اصول كافى جلدهاى 1 و 2

اطمينان على (ع ) به امداد غيبى

اطمينان على (ع ) به امداد غيبى   سعيد بن قيس مى گويد: روزى در ميدان جنگ ، مردى را ديدم كه تنها دو جامه پوشيده بود( بى آنكه زره و لباس جنگ پوشيده باشد) سوار بر اسب به سويش رفتم ، ديدم اميرمؤ منان على (ع ) است ، پرسيدم :(اى اميرمؤ منان ! در چنين منطقه اى با …

ادامه نوشته »

معجزه اى از حضرت على (ع )

معجزه اى از حضرت على (ع )  اميرمؤ منان على (ع ) چند دائى در قليله بنى مخزوم داشت ، جوانى از آن قبيله نزد امام على (ع ) آمد و عرض كرد:(دائى جان برادرم از دنيا رفت ، و من در مرگ او بسيار ناراحت و غمگينم ). امام على فرمود: آيا مى خواهى او را ببينى ؟ او …

ادامه نوشته »

راستگوئى و امانت دارى على (ع )

راستگوئى و امانت دارى على (ع )   ابوكهمس مى گويد: به امام صادق (ع ) عرض كردم :(عبدالله بن ابى يعفور، به شما سلام رسانيد). امام : بر تو و بر او سلام باد، وقتى كه نزد عبدالله رفتى ، به او سلام برسان و به او بگو: (جعفر بن محمد(ع ) مى گويد؛ درست بينديش كه به خاطر …

ادامه نوشته »

امام على (ع ) پدر يتيمان

امام على (ع ) پدر يتيمان   عصر خلافت امام على (ع ) بود، و آن حضرت در كوفه بود، مردى (ايرانى ) از همدان و حلوان (شهرى نزديك بغداد) مقدارى عسل و انجير براى حضرت على (ع ) آورد. امام على (ع ) هماندم رؤ ساى اصحابش را طلبيد و به آنها فرمود: (كودكان يتيم را حاضر نمايند). آنها …

ادامه نوشته »

پاسخ على (ع ) به سؤ الات يهودى ، و مسلمان شدن او

پاسخ على (ع ) به سؤ الات يهودى ، و مسلمان شدن او  آغاز خلافت عمر بن خطاب بود، جوانى يهودى كه خوش سيما و خوش ‍ لباس بود و از نوادگان هارون (وصى موسى عليه السلام ) به شمار مى آمد، به حضور عمر آمد و گفت :(آيا تو هستى داناترين اين امت به كتابشان و به امر پيامبرشان …

ادامه نوشته »

وصى پيامبر(ص ) كيست ؟

وصى پيامبر(ص ) كيست ؟  (ام سلمه ، يكى از بانوان مسلمان و هشيار عصر پيامبر(ص ) مى خواست بداند كه وصى پيامبر اسلام (ص ) كيست ؟، تصميم گرفت شخصا به حضور پيامبر(ص ) برود و همين سؤ ال را مطرح كند، او براى همين موضوع به سوى خانه پيامبر(ص ) حركت كرد. به ام سلمه گفته شد: پيامبر(ص …

ادامه نوشته »

پيوستن خداش به على (ع ) و شهادت او

پيوستن خداش به على (ع ) و شهادت او   خداش : به سوى اميرمؤ منان على (ع ) حركت كرد، و به محضرش رسيد، و طبق برنامه پيش گفته : آيه سخره را آهسته مى خواند. امام على (ع ) تا او را ديد خنديد و فرمود: (اى برادر عبد قيس بيا نزديك ). خداش : جا وسيع است …

ادامه نوشته »

پيام فريبكارانه دشمن به على (ع )

پيام فريبكارانه دشمن به على (ع )  (يكى از جنگهائى كه در آغاز خلافت امام على (ع ) در سال 36 ه .ق رخ داد، جنگ جمل بود كه در بصره واقع شد، آتش افروزان اين جنگ ، طلحه و زبير بودند كه بيعت خود با على (ع ) را شكستند و زير پرچم عايشه ، جنگ خانمانسوزى در بصره …

ادامه نوشته »

مسلمان شدن يهودى ، بدست على (ع )

مسلمان شدن يهودى ، بدست على (ع )  عصر خلافت امام على (ع ) بود، آن حضرت در يكى از سفرها، از فاصله دور به طرف كوفه مى آمد، يكى از يهويان (يا مسجد) نيز در همان راه حركت مى كرد و به سوى اطراف كوفه مى رفت ، آن كافر به على (ع ) رسيد(ولى على (ع ) را …

ادامه نوشته »

رئيس جنيان در خدمت امام على (ع )

رئيس جنيان در خدمت امام على (ع )  عصر خلافت اميرمؤ منان على (ع ) بود، آن حضرت در مسجد اعظم كوفه بالاى منبر سخن مى گفت ، و جمعيت بسيارى پاى منبر او، سخنانش را گوش مى كردند، ناگهان ديده شد، اژدهائى از طرف يكى از درهاى مسجد، وارد مسجد شد، مردم به جلو رفتند و خواستند او را …

ادامه نوشته »