اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج این عشق آتشین زدلم پاک نمی شود مجنون به غیر خانه ی لیلا نمی شود بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود
ادامه نوشته »اسلام شناسی -شمیم یار
مهـــــدی جـــــان!
مهـــــدی جـــــان! ما بـــــی سلیـــــقه ایم… توحاجـــــات ما بخـــــواه ورنه گـــــدا طلـــــب آب و نـــــان کند…
ادامه نوشته »مولاي من وقت آمدنت دير شد بـيــا
مولاي من وقت آمدنت دير شد بـيــا اين دل در انتظار تـو پيـر شد بـيـــــا
ادامه نوشته »هر شب یتیم توست دل جمکرانیام
هر شب یتیم توست دل جمکرانیام جانم به لب رسیده بیا یار جانیام از بادها نشانیتان را گرفتهام عمری است عاجزانه پی آن نشانیام طی شد جوانی من و رؤیت نشد رُخت «شرمنده جوانی از این زندگانیم» با من بگو که خیمه کجا میکنی به پا آخر چرا به خاک سیه مینشانیام در این دهه اگر چه صدایت گرفته است …
ادامه نوشته »چه جمعه ای… چه غروب غریب و دلگیری…
چه جمعه ای… چه غروب غریب و دلگیری… چرا سراغی از این جمعه ها نمی گیری؟ مسافری که هنوز و همیشه در راهی! کجای راه سفر مانده ای به این دیری؟
ادامه نوشته »تا به اینجا که به درد تو نخوردم آقا
تا به اینجا که به درد تو نخوردم آقا هیچ وقت از ته دل غصه نخوردم بی تو چاره ای کن، گره افتاده به کار دل من راهی از کار دلم پیش نبردم بی تو
ادامه نوشته »دعاي ندبه ي هر صبح جمعه ام آقا
دعاي ندبه ي هر صبح جمعه ام آقا به قصد آمدن تو براي مهماني ست بيا كه ماه عزاي شهيد بي سر شد بيا ببار كه هنگام مرثیه خواني ست
ادامه نوشته »دوباره فصل عزا فصل ماتم است بیا
دوباره فصل عزا فصل ماتم است بیا زمان مرثیه و نوحه و دم است بیا بهانهها همه جور است بهر آمدنت نثار مقدمت اشک دمادم است، بیا گریستن به غم جدّ اطهرت حسین غریب سفارشات نبیّ مکرّم است بیا
ادامه نوشته »از هجر تو طبیعت ما گریه می کند
از هجر تو طبیعت ما گریه می کند چشم تمام آینه ها گریه می کند چشم انتظار آمدنت شیر خوارهای است گهوارهای به کرب و بلا گریه می کند
ادامه نوشته »گفتم …
گفتم … اگر در کربلا بودم ، تا پای جان برای حسین(ع) تلاش میکردم ! گفت … یک حسین(ع) زنده داریم ! نامش مهدی(عج) است ! تاحالا برایش چه کرده ای… !؟ سکوت کردم… :(
ادامه نوشته »