سبز پوش مهربان مثل روز اول زمين بوى بو تراب ميدهى طاقه طاقه آسمان عزيز، سهم شانه ى ستبر تو مشقهاى پاره پاره ام فکر صحبتى دوباره ام ردّ قصه هاى مشرقى، اى نسيم آخر الزّمان! ذوالجناح ايستاده است؛علقمه به علقمه، عطش سبز پوش مهربان برآى، صبح آرزودميده است بوى شاخه هاى زرد نور، بوى آفتاب ميدهى اى پر …
ادامه نوشته »