بایگانی برچسب: صبح فرج

صبح فرج

صبح فرج پردهى شب بدَرد،  چهره اگر بگشائى آفتابى ودل منتظران تشنهى توست باقى عشق تويى،  از تو بقا يافته عشق غم دل را بتوان با تو به يک سفره نشست دست تنهاى خليل است ومقابل،  صف پيل نشود قامت پيداى تو را پنهان کرد   قصّه کوتاه شود،  يکسره،  گر باز آئى تا بيايى ودر خيبر شب بگشائى گر …

ادامه نوشته »