بایگانی برچسب: 86. پارساى با عزت

86. پارساى با عزت

86. پارساى با عزت شنيدم پارساى فقيرى از شدت فقر، در رنج دشوار بود، و پى در پى لباسش را پاره پاره مى دوخت ، و براى آرامش دل مى گفت : به نان قناعت كنيم و جامه دلق (236) كه بار محنت خود به ، كه بار منت خلق

ادامه نوشته »