پيغمبران و حجت وحى و نبوت

پيغمبران و حجت وحى و نبوت بسيارى از دانشمندان امروزى كه در وحى و نبوت كنجكاوى كرده اند، مسئله وحى و نبوت و مسائل مربوط به آن را با اصول روانى اجتماعى توجيه نموده اند مى گويند: پيغمبران خدا مردانى پاك نهاد، بلند همت و بشر دوست بوده اند كه براى پيشرفت مادى و معنوى بشر و اصلاح جامعه هاى …

ادامه نوشته »

پيغمران و دين آسمانى

پيغمران و دين آسمانى آنچه پيغمبران خدا از راه وحى به دست آورده و به عنوان پيغام و سفارش خدايى به مردم رسانيدند ((دين )) بود؛ يعنى روش زندگى و وظايف انسانى كه سعادت واقعى انسان را تاءمين مى كند (184) . دين آسمانى به طور كلى از دو بخش اعتقادى و عملى مركب مى باشد، بخش ‍ اعتقادى يك …

ادامه نوشته »

پيغمبران – عصمت نبوت

پيغمبران – عصمت نبوت ظهور پيغمبران خدا نظريه وحى را كه در فصل سابق گذشت تاءييد مى كند پيغمبران خدا مردانى بودند كه دعوى وحى و نبوت نمودند و براى دعوى خود حجت قاطع اقامه كردند و مواد دين خدا را كه همان قانون سعادتبخش خدايى است ، به مردم تبليغ نموده در دسترس عموم گذاشتند و چون پيغمبران كه …

ادامه نوشته »

شعور مرموزى كه ((وحى )) ناميده مى شود

شعور مرموزى كه ((وحى )) ناميده مى شود با بيان گذشته روشن شد كه قانونى را كه سعادت جامعه بشرى را تاءمين كند خرد درك نمى كند و چون به مقتضاى نظريه هدايت عمومى ، وجود چنين دركى در نوع انسانى ضرورى است ناگزير دستگاه درك كننده ديگرى در ميان نوع انسانى بايد وجود داشته باشد كه وظايف واقعى زندگى …

ادامه نوشته »

خرد و قانون

خرد و قانون اگر درست دقت كنيم خواهيم ديد قانونى كه بشر پيوسته در آرزوى آن است و مردم تنها و دسته دسته با نهاد خدادادى لزوم چنان مقرراتى را كه سعادتشان را تاءمين كند، درك مى كنند، همانا قانونى است كه جهان بشريت را از آن جهت كه جهان بشرى است بى تبعيض و استثنا به نيكبختى رسانيده در …

ادامه نوشته »

هدايت خصوصى

هدايت خصوصى بديهى است نوع انسان از اين كليات مستثنا نيست و همين هدايت تكوينى كه در همه انواع آفرينش حكومت مى كند در وى نيز حكومت خواهد كرد و چنانكه هر نوع با سرمايه اختصاصى خود به سوى كمال خود رهسپار مى شود و هدايت مى يابد، انسان نيز با هدايت تكوينى به سوى كمال واقعى خود هدايت يابد. …

ادامه نوشته »

به سوى هدف – هدايت عمومى

2 – پيغمبرشناسى به سوى هدف – هدايت عمومى دانه گندمى كه در شكم خاك با شرايط مناسبى قرار مى گيرد، شروع به رشد و نمو كرده به شاهراه تحول مى افتد و هر لحظه صورت و حالت تازه اى به خود گرفته با نظم و ترتيب مشخصى راهى را مى پيمايد تا يك بوته اى كامل ، داراى خوشه …

ادامه نوشته »

انسان و اختيار

انسان و اختيار فعلى كه انسان انجام مى دهد يكى از پديده هاى جهان آفرينش است و پيدايش آن مانند ساير پديده هاى جهان بستگى كامل به علت دارد و نظر به اينكه انسان جزء جهان آفرينش و ارتباط وجودى با اجزاى ديگر جهان دارد، اجزاى ديگر را در فعل وى بى اثر نمى توان دانست ؛ مثلاً لقمه نانى …

ادامه نوشته »

صفات فعل

صفات فعل صفات (علاوه بر آنچه گذشت ) با انقسام ديگرى منقسم مى شوند به صفات ذات و صفات فعل . توضيح اينكه : صفت گاهى با خود موصوف قائم است مانند حيات و علم و قدرت كه با شخص انسان زنده و دانا و توانا قائم هستند و ما مى توانيم انسان را به تنهايى با آنها متصف فرض …

ادامه نوشته »

توضيح بيشتر در معناى صفات

توضيح بيشتر در معناى صفات صفات بر دو قسمند:((صفات كمال و صفات نقص ))، صفات كمال چنانكه پيشتر اشاره شد معانى اثباتى هستند كه موجب ارزش وجودى بيشتر وآثار وجودى فزونتر براى موصوفات خود مى باشند؛ چنانكه با مقايسه يك موجود زنده و دانا و توانا با يك موجود ديگر مرده و بى علم و قدرت روشن است ، و …

ادامه نوشته »