شيعه در قرن چهارم هجرى

شيعه در قرن چهارم هجرى در قرن چهارم هجرى عواملى به وجود آمد كه براى وسعت يافتن تشيع و نيرومند شدن شيعه كمك به سزايى مى كرد كه از آن جمله سستى اركان خلافت بنى عباسى و ظهور پادشاهان ((آل بويه )) بود. پادشاهان ((آل بويه )) كه شيعه بودند، كمال نفوذ را در مركز خلافت كه بغداد بود و …

ادامه نوشته »

شيعه در قرن سوم هجرى

شيعه در قرن سوم هجرى با شروع قرن سوم ، شيعه نفس تازه اى كشيد و سبب آن اولاً: اين بود كه كتب فلسفى و علمى بسيارى از زبان يونانى و سريانى و غير آنها به زبان عربى ترجمه شد و مردم به تعليم علوم عقلى و استدلالى هجوم آوردند. علاوه بر آن ((ماءمون )) خليفه عباسى (195 – 218) …

ادامه نوشته »

شيعه در قرن دوم هجرى

شيعه در قرن دوم هجرى در اواخر ثلث اول قرن دوم هجرى ، به دنبال انقلابات و جنگهاى خونينى كه در اثر بيدادگرى و بد رفتاريهاى بنى اميه در همه جاى كشورهاى اسلامى ادامه داشت ، دعوتى نيز به نام اهل بيت پيغمبر اكرم در ناحيه خراسان ايران پيدا شده ، متصدى دعوت ((ابومسلم مروزى )) سردار ايرانى بود كه …

ادامه نوشته »

استقرار سلطنت بنى اميه

استقرار سلطنت بنى اميه سال شصت هجرى قمرى معاويه درگذشت و پسرش يزيد طبق بيعتى كه پدرش از مردم براى وى گرفته بود زمام حكومت اسلامى را در دست گرفت . يزيد به شهادت تاريخ ، هيچگونه شخصيت دينى نداشت ؛ جوانى بود حتى در زمان حيات پدر، اعتنايى به اصول و قوانين اسلام نمى كرد و جز عياشى و …

ادامه نوشته »

سخت ترين روزگار براى شيعه

سخت ترين روزگار براى شيعه سخت ترين زمان براى شيعه در تاريخ تشيّع ، همان زمان حكومت بيست ساله معاويه بود كه شيعه هيچگونه مصونيتى نداشت و اغلب شيعيان اشخاص شناخته شده و مارك دار بودند و دو تن از پيشوايان شيعه (امام دوم و امام سوم ) كه در زمان معاويه بودند، كمترين وسيله اى براى برگردانيدن اوضاع ناگوار …

ادامه نوشته »

انتقال خلافت به معاويه و تبديل آن به سلطنت موروثى

انتقال خلافت به معاويه و تبديل آن به سلطنت موروثى پس از شهادت اميرالمؤ منين على عليه السّلام به موجب وصيت آن حضرت و بيعت مردم ، حضرت حسن بن على عليهماالسّلام كه پيش شيعه دوازده امامى ، امام دوّم مى باشد متصدى خلافت شد ولى معاويه آرام ننشسته به سوى عراق – كه مقر خلافت بود – لشكر كشيده …

ادامه نوشته »

بهره اى كه شيعه از خلافت پنجساله على (ع ) برداشت

بهره اى كه شيعه از خلافت پنجساله على (ع ) برداشت على عليه السّلام در خلافت چهار سال و نُه ماهه خود اگر چه نتوانست اوضاع درهم ريخته اسلامى را كاملاً به حال اولى كه داشت برگرداند ولى از سه جهت عمده موفقيت حاصل كرد: 1 – به واسطه سيرت عادله خود، قيافه جذاب سيرت پيغمبراكرم صلّى اللّه عليه و …

ادامه نوشته »

انتهاى خلافت به اميرالمؤ منين على (ع ) و روش آن حضرت

انتهاى خلافت به اميرالمؤ منين على (ع ) و روش آن حضرت خلافت على عليه السّلام در اواخر سال 35 هجرى قمرى شروع شد و تقريبا چهار سال و پنج ماه ادامه يافت . على عليه السّلام در خلافت ، رويه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را معمول مى داشت (44) و غالب تغييراتى را كه …

ادامه نوشته »

روش سياسى خلافت انتخابى و مغايرت آن با نظر شيعه

روش سياسى خلافت انتخابى و مغايرت آن با نظر شيعه ((شيعه )) معتقد بود كه شريعت آسمانى اسلام كه مواد آن در كتاب خدا و سنت پيغمبر اكرم روشن شده تا روز قيامت به اعتبار خود باقى و هرگز قابل تغيير نيست (29) و حكومت اسلامى با هيچ عذرى نمى تواند از اجراى كامل آن سرپيچى نمايد، تنها وظيفه حكومت …

ادامه نوشته »

دو مسئله جانشينى و مرجعيت علمى

دو مسئله جانشينى و مرجعيت علمى ((شيعه )) طبق آنچه از تعاليم اسلامى به دست آورده بود معتقد بود كه آنچه براى جامعه در درجه اول اهميّت است ، روشن شدن تعاليم اسلام و فرهنگ دينى است (26) و در درجه تالى آن ، جريان كامل آنها در ميان جامعه مى باشد. و به عبارت ديگر اولاً : افراد جامعه …

ادامه نوشته »