باب سى و هفتم در بيان احوال بعضى از پادشاهان زمين است حق تعالى مى فرمايد: اهم خير ام قوم تبع و الذين من قبلهم اهلكناهم انهم كانوا مجرمين يعنى : ((آيا كفر قريش بهترند – به حسب دنيا – يا قوم تبع و آنان كه پيش از ايشان بودند هلاك كرديم ايشان را، بدرستى كه ايشان بودند گناهكاران )). …
ادامه نوشته »بـاب سـى و شـشـم در بـيـان نـوادر اخـبـار غـيـر پـيـغـمـبـران از بنى اسرائيل و غير ايشان است
بـاب سـى و شـشـم در بـيـان نـوادر اخـبـار غـيـر پـيـغـمـبـران از بنى اسرائيل و غير ايشان است شيخ طبرسى رحمه الله و غير او از مفسران از ابن عباس روايت كرده اند كه : عابدى در ميان بنى اسرائيل بود كه او را ((برصيصا)) مى گفتند و سالها عبادت پروردگار خود مى كرد تا آنكه مستجاب الدعوه شد و بيماران …
ادامه نوشته »باب سى و پنجم در بيان احوال پيغمبرانى كه تصريح به اسم شريف ايشان نشده است.
باب سى و پنجم در بيان احوال پيغمبرانى كه تصريح به اسم شريف ايشان نشده است. در حديث معتبر از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه : حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرمود كه : پيغمبرى از پيغمبران را خدا فرستاد بسوى قوم خود و چهل سال در ميان ايشان ماند و به او ايمان نياوردند، …
ادامه نوشته »باب سى و چهارم در بيان قصه حضرت خالد بن سنان عليه السلام است
باب سى و چهارم در بيان قصه حضرت خالد بن سنان عليه السلام است به سندهاى معتبر از امام محمد باقر و امام جعفر صادق عليهما السلام منقول است كه : روزى حضرت رسول صلى الله عليه و آله نشسته بودند ناگاه زنى به خدمت آن حضرت آمد پس آن حضرت او را مرحبا فرمود و دستش را گرفت و …
ادامه نوشته »باب سى و سوم در بيان قصه حضرت جرجيس عليه السلام است
باب سى و سوم در بيان قصه حضرت جرجيس عليه السلام است ابن بابويه و قطب راوندى رحمهما الله به سند خود روايت كرده اند از ابن عباس كه : حق تعالى حضرت جرجيس عليه السلام را پيغمبر گردانيد و فرستاد او را بسوى پادشاهى كه در شام مى بود كه او را ((داذانه )) مى گفتند و بت مى …
ادامه نوشته »باب سى و دوم در بيان قصه اصحاب اخدود و پيغمبر مجوس است
باب سى و دوم در بيان قصه اصحاب اخدود و پيغمبر مجوس است حق تعالى در قرآن مجيد مى فرمايد (قتل اصحاب الاخدود)(851) ((كشته شدند – يا ملعون شدند – اصحاب اخدود)) كه گودى عظيم در زمين كنده بودند، (النار ذات الوقود)(852) ((و آن گود پر بود از آتشى كه زبانه مى كشيد،)) (اذ هم عليها قعود)(853) ((در وقتى كه …
ادامه نوشته »باب سى و يكم در بيان قصه اصحاب كهف و اصحاب رقيم است
باب سى و يكم در بيان قصه اصحاب كهف و اصحاب رقيم است حق تعالى مى فرمايد ام حسبت ان اصحاب الكهف و الرقيم كانوا من آياتنا عجبا(807 ) ((آيا گمان كردى كه اصحاب غار و اصحاب رقيم از آيات قدرت ما در عجب بودند؟)). بعضى گفته اند كه : اصحاب رقيم همان اصحاب كهفند، و ((رقيم )) نام آن …
ادامه نوشته »باب سى ام در بيان قصص حضرت يونس بن متى و پدر آن حضرت است
باب سى ام در بيان قصص حضرت يونس بن متى و پدر آن حضرت است حق تعالى مى فرمايد فلولا كانت قريه آمنت فنفعها ايمانها الا قوم يونس لما آمنوا كشفنا عنهم عذاب الخزى فى الحيوه الدنيا و متعناهم الى حين (766) ((چرا هيچ شهرى از شهرها كه بر ايشان عذاب فرستاديم ايمان نياوردند در وقتى كه ايمان نفع بخشد …
ادامه نوشته »بـاب بـيـست و نهم در بيان قصه هاى ارميا و دانيال و عزير عليهم السلام و غرائب قصص بخت نصر است
بـاب بـيـست و نهم در بيان قصه هاى ارميا و دانيال و عزير عليهم السلام و غرائب قصص بخت نصر است حق تعالى مى فرمايد او كالذى مر على قريه وهى خاويه على عروشها(719) كه ترجمه لفظيش آن است كه : ((آيا ديده ايد مانند كسى كه گذشت بر قريه اى كه آن خالى بود و ديوارهايش بر سقفهايش افتاده …
ادامه نوشته »باب بيست و هشتم در بيان قصص حضرت روح الله عيسى بن مريم عليه السلام است و درآن چند فصل است
باب بيست و هشتم در بيان قصص حضرت روح الله عيسى بن مريم عليه السلام است و درآن چند فصل است فصل اول در بيان ولادت آن حضرت است حق تعالى مى فرمايد اذ قالت الملائكه يا مريم ان الله يبشرك بكلمه منه اسمه المسيح عيسى بن مريم وجيها فى الدنيا والاخره و من المقربين ((يادآور وقتى را كه گفتند …
ادامه نوشته »