باب هفدهم در بيان قصه حضرت ذوالكفل عليه السلام است

باب هفدهم در بيان قصه حضرت ذوالكفل عليه السلام است به سند معتبر از امامزاده عبدالعظيم رحمه الله منقول است كه به خدمت امام محمد تقى عليه السلام نوشت سؤ ال نمود كه : ذوالكفل چه نام داشت ؟ آيا پيغمبر بود يا نه ؟ آن حضرت در جواب نوشتند كه : حق تعالى صد و بيست و چهار هزار …

ادامه نوشته »

باب شانزدهم در بيان قصه هاى حضرت الياس و يسع و اليا عليهم السلام

باب شانزدهم در بيان قصه هاى حضرت الياس و يسع و اليا عليهم السلام ابن بابويه رحمه الله از ابن عباس روايت كرده است كه : حضرت يوشع بن نون بعد از حضرت موسى عليه السلام بنى اسرائيل را در شام جا داد و بلاد شام را در ميان ايشان قسمت نمود، يك سبط ايشان را فرستاد به زمين بعلبك …

ادامه نوشته »

باب پانزدهم در بيان قصص حضرت اسماعيل عليه السلام كه حق تعالى او را در قرآن مجيد ((صادق الوعد)) ناميده است

باب پانزدهم در بيان قصص حضرت اسماعيل عليه السلام كه حق تعالى او را در قرآن مجيد ((صادق الوعد)) ناميده است حق تعالى فرموده است و اذكر فى الكتاب اسماعيل انه كان صادق الوعد و كان رسولا نبيا # و كان ياءمر اهله بالصلوه و الزكوه و كان عند ربه مرضيا(12) يعنى : ((ياد كن اسماعيل را در قرآن بدرستى …

ادامه نوشته »

باب چهاردهم در بيان قصص حضرت حزقيل عليه السلام

حيوة القلوب جلد دوم تاريخ پيامبران عليهم السلام علامه مجلسى رحمة الله عليه باب چهاردهم در بيان قصص حضرت حزقيل عليه السلام بسم الله الرحمن الرحيم حق تعالى در قرآن مجيد فرموده است الم تر الى الذين خرجوا من ديارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احياهم ان الله لذو فضل على الناس ولكن اكثر الناس …

ادامه نوشته »

باب سيزدهم : در بيان قصص حضرت موسى و حضرت هارون عليهما السلام است و در آن چند فصل است

با عرض پوزش قسمت های از کتاب در دسترس نبود که منتشر کنم واین دو باب ((( باب يازدهم : در بيان غرائب قصص ايوب عليه السلام باب دوازدهم : در قصه هاى حضرت شعيب عليه السلام)) با عرض پوزش بسیار ————————————————- باب سيزدهم : در بيان قصص حضرت موسى و حضرت هارون عليهما السلام است و در آن چند …

ادامه نوشته »

باب دهم : در بيان قصه هاى حضرت يعقوب و حضرت يوسف عليهما السلام

باب دهم : در بيان قصه هاى حضرت يعقوب و حضرت يوسف عليهما السلام به سند صحيح از ابوحمزه ثمالى منقول است كه گفت : روز جمعه نماز صبح را با حضرت امام زين العابدين عليه السلام در مسجد مدينه ادا كردم ، و چون از نماز و تعقيب فارغ شدند به خانه تشريف بردند، و من نيز در خدمت …

ادامه نوشته »

باب نهم : در قصص ذوالقرنين عليه السلام است

باب نهم : در قصص ذوالقرنين عليه السلام است قطب راوندى رحمة الله ذكر كرده است كه : اسم او عياش بود، و او اول كسى بود كه بعد از نوح عليه السلام پادشاه شد و مابين مشرق و مغرب مالك شد. (918) و بدان كه خلاف است ميان مفسران و ارباب تواريخ كه آيا ذوالقرنين اسكندر رومى است يا …

ادامه نوشته »

امام صادق (ع) :

امام صادق (ع) :    الشُّحُّ أشَدُّ مِنَ البُخلِ ، إنَّ البَخِيلَ يَبخَلُ بما في يَدِهِ ، و الشَّحِيحَ يَشُحُّ عَلى ما في أيدِي الناسِ و على ما في يَدِهِ ، حتّى لا يَرَى في أيدِي الناسِ شَيئا إلاّ تَمَنّى أن يكونَ لَهُ بالحِلِّ و الحَرامِ ، لا يَشبَعُ و لا يَنتَفِعُ بما رَزَقَهُ اللّه ( تحف العقول ، 371و472) …

ادامه نوشته »

باب هشتم : در بيان قصص حضرت لوط عليه السلام و قوم آن حضرت است

باب هشتم : در بيان قصص حضرت لوط عليه السلام و قوم آن حضرت است مشهور ميان مفسران آن است كه : حضرت لوط عليه السلام پسر برادر حضرت ابراهيم عليه السلام بود، و لوط پسر هاران بن تارخ بود، و بعضى گفته اند: پسر خاله ابراهيم بود، و ساره خواهر لوط بود بنا بر قول اخير (890)،و اين اقوى …

ادامه نوشته »

باب هفتم : در بيان قصه هاى حضرت ابراهيم خليل الرحمن عليه السلام و اولاد امجاد آن حضرت است و در آن چند فصل است

باب هفتم : در بيان قصه هاى حضرت ابراهيم خليل الرحمن عليه السلام و اولاد امجاد آن حضرت است و در آن چند فصل است فصل اول : در بيان فضايل و مكارم اخلاق و نامهاىجليل و نقش نگين آن حضرت است به سند معتبر از حضرت موسى بن جعفر عليه السلام منقول است كه : حضرت ابراهيم عليه السلام …

ادامه نوشته »