قبر حاج ميرزا جواد آقاى ملكى

قبر حاج ميرزا جواد آقاى ملكى راقم سطور(240) پس از آن كه از مرحوم حاج ميرزا جواد آقاى ملكى آگاهى يافت ، تا مدت مديدى مى پنداشت كه قبر آن جناب در نجف اشرف است ، تا اين كه در شبى از نيمه دوم رجب هزار و سيصد و هشتاد و هشت هجرى قمرى در حدود سه ساعت از شب …

ادامه نوشته »

رفع كدورت فاميلى

رفع كدورت فاميلى از بعضى از اهل سلوك منقول است كه ميرزا جواد آقا بعد از دو سال خدمت آقا (سر كار آخوند مولى حسين قلى همدانى ) عرض مى كند: من در سير خود به جايى نرسيدم . آقا در جواب از اسم و رسمش سوال مى كند او تعجب كرده مى گويد: مرا نمى شناسيد؟ من جواد تبريزى …

ادامه نوشته »

تضرع و مناجات

تضرع و مناجات جناب حجة الاسلام حاج سيد جعفر شاهرودى كه از علماى عصر حاضر تهران است حكايت كردند كه : شبى در شاهرود خواب ديدم كه در صحرايى حضرت صاحب الامر (عجل الله تعالى له الفرج ) با جماعتى تشريف دارند و گويا به نماز جماعت ايستاده اند، جلو رفتم كه جمالش را زيارت و دستش را بوسه دهم …

ادامه نوشته »

الله اكبر آخرين كلام

الله اكبر آخرين كلام كلماتى چند از مرحوم حاج سيد حسين فاطمى قمى شاگرد حاج ميرزا جواد آقا در بيان احوال آن جناب (رضوان الله تعالى عليهما): عصر روز پنج شنبه پانزدهم شعبان هزار و سيصد و هشتاد و هشت هجرى قمرى مطابق 16/8/1347 ه‍ش در قم خدمت جناب سيد فاضل حجة الاسلام و المسلمين حاج آقا سيد حسين فاطمى …

ادامه نوشته »

وفات الهى قمشه اى

وفات الهى قمشه اى مرحوم الهى قمشه اى در 25 ارديبهشت 1352 هجرى شمسى مشتاقانه به حق پيوست . وى در آخرين ساعات عمر نيز به تدريس و تاءليف و تفسير اشتغال داشت و پس از آن كه تجديد نظرى در ترجمه و تفسير قرآن كريم خود نمودند مى دانستند كه دعوت حق را لبيك خواهند گفت ، چرا كه …

ادامه نوشته »

خدمت به امام هشتم

خدمت به امام هشتم مرحوم الهى قمشه اى در شبى برايم حكايت كرد كه جمعى از ارادتمندان مرحوم استاد آقا بزرگ خواستند در مشهد رضوى به او خدمتى كنند يكى از مناصب عمده امور ثامن الائمه عليه السلام را به وى تفويض كردند آن بزرگ مرد با كمال آزادگى اظهار داشت كه من دخالت در امور هشتم عليه السلام را …

ادامه نوشته »

قصيده طغراييه

قصيده طغراييه مرحوم آقاى قمشه اى مى فرمودند: وقتى در يكى از مجالس مهم تهران كه سياسى بود، و هم به عنوان جشن عروسى بنام ، شعراى شيعه و سنّى را دعوت كرده بودند، مرا نيز خواستند عذر آوردم و بالاخره ملزم به حضور شدم در آن جلسه هر كس ‍ به مناسبت جشن عروسى اشعارش را مى خواند. از …

ادامه نوشته »

كرامات استاد الهى قمشه اى

كرامات استاد الهى قمشه اى علامه استاد الهى قمشه اى روزى گفتند: كسالتى داشتم . گفتم : خدايا توسط جبرييلت چند ليمو براى ما برسان و هنوز چند لحظه اى نگذشته بود كه پيرمردى دق الباب كرد و ده تا ليمو درشت و خوش عطر آورد و گفت : برداريد و بخوريد.(231)  

ادامه نوشته »

روياى صادقانه

روياى صادقانه استاد الهى قمشه اى نقل مى كنند كه روزى كتابى احتياج داشتم ولى قدرت خريد آن نبود. اين كتاب در دست يكى از هم مباحثه اى هايم بود كه او نيز به عاريت نداد. خيلى متاءثر و ناراحت بودم كه آن شب پدر را به خواب ديدم . او گفت : مهدى اين كتاب را برايت فرستادم و …

ادامه نوشته »

تعبير خواب علامه الهى قمشه اى در همان ايام تحصيل در مشهد مقدس و در سنين جوانى شبى به خواب ديد كه از مشهد به طرف تهران مى رود و مرحوم شهيد سيد حسن مدرس كه او نيز اهل قمشه بود را دستگير كرده اند و به طرف مشهد مى برند. در راه به يكديگر برخورد مى كنند و مرحوم …

ادامه نوشته »