پند ابليس به موسى (ع ) حضرت موسى (ع ) در جائى نشسته بود، ناگاه ابليس (پدر شيطانها) كه كلاه رنگارنگ بر سر داشت نزد موسى (ع ) آمد، وقتى كه نزديك شد كلاه خود را (به عنوان احترام ) از سر برداشت ، و مؤ دبانه نزد موسى (ع ) ايستاد. موسى : تو كيستى ؟ ابليس : …
ادامه نوشته »عابد روسياه ، و گنهكار روسفيد
عابد روسياه ، و گنهكار روسفيد امام باقر(ع ) يا امام صادق (ع ) فرمود: دو مرد وارد مسجد شدند، يكى از آنها عابد بود، و ديگرى گنهكار بود، وقتى كه از مسجد بيرون آمدند مرد گنهكار، مؤ من راستين بيرون آمد، ولى مرد عابد، فاسق و گنهكار، خارج شد، از اين رو كه عابد وقتى وارد مسجد شد، به …
ادامه نوشته »بى ارزشى عبادت ناخالص
بى ارزشى عبادت ناخالص امام صدق (ع ) فرمود: يكى از علماء نزد عابدى رفت و از او پرسيد: (نماز خواندنت چگونه و چقدر است ؟) عابد: از عبادت كسى مثل من ، مى پرسند؟ با اينكه من از فلان وقت تا فلان زمن به عبادت اشتغال دارم . عالم : گريه و زارى تو (هنگام عبادت ) چگونه …
ادامه نوشته »مجازات كمترين غرور حضرت يوسف (ع )
مجازات كمترين غرور حضرت يوسف (ع ) (پس از آنكه حضرت يوسف (ع ) فرماندار مصر شد، و به مقام شكوهمند زمامدارى رسيد، پدرش حضرت يعقوب (ع ) پير شده بود و سالها دورى و فراغ يوسف (ع ) را تحمل كرده بود) تا اينكه حضرت يعقوب (ع ) (پس از سالها فراغ ) بر يوسف (ع ) وارد گرديد، …
ادامه نوشته »جبار ملعون كيست ؟
جبار ملعون كيست ؟ عمربن زيد مى گويد: به امام صادق (ع ) عرض كردم : (من غذاهاى خوب مى خورم ، و بوى خوش مى بويم ، بر مركب چالاك سوار مى گردم ، و به دنبالم نوكرم مى آيد، آيا در چنين كارهايى چيزى از جباريت و گرسنگى وجود دارد؟). امام صادق (ع ) سر به زير انداخت …
ادامه نوشته »مجازات خود بينى و حسادت
مجازات خود بينى و حسادت حضرت عيسى (ع ) كه برنامه سياحت و بيابان گردى ، از دستورهاى دينش بود، در يكى از سياحتهاى خود، يكى از دوستانش كه قد كوتاه بود و همواه در كنار حضرت عيس (ع ) ديده مى شد، به همراه عيسى (ع ) به راه افتاد، تا باهم به دريا رسيدند، عيسى (ع …
ادامه نوشته »نتيجه كنترل غضب !
نتيجه كنترل غضب ! مردى به حضور پيامبر(ص ) آمد و عرض كرد: (اى رسول خدا نصيحتى به من بياموز!) پيامبر: (اذهب و لا تغضب : برو و غضب مكن ). آن مرد گفت : همين نصيحت مرا كافى است ، او نزد قبيله خود رفت ، ديد مقدمه جنگى خونين در ميان دو گروه قومش ، پديد آمده ، …
ادامه نوشته »جامعترين پندها
جامعترين پندها امام صادق (ع ) فرمود: عربى بيابانى به حضور پيامبر(ص ) آمد و گفت : من صحرا نشين هستم ، پندهاى جامعى به من بياموز. پيامبر: (امرك ان لا تغضب : به تو امر مى كنم كه غضب نكن ). بار ديگر آن مرد عرب بيابانى تقاضاى پند فراگير كرد. باز پيامبر(ص ) به او فرمود: (غضب نكن …
ادامه نوشته »بدترين انسانها از ديدگاه پيامبر(ص )
بدترين انسانها از ديدگاه پيامبر(ص ) مسلمانان و اصحاب در محضر پيامبر(ص ) اجتماع كرده بودند، آن حضرت در ضمن سخنرانى ، به آنها رو كرد و فرمود: الا اخبركم بشراركم ؟ (آيا بدترين افراد شما را به شما خبر ندهم ؟) اصحاب : چرا، اى رسول خدا! خبر بده . پيامبر: (كسانى كه ارتباط نيك و بخشش ، نداشته …
ادامه نوشته »مكافات قوم مغرور سباء
مكافات قوم مغرور سباء قوم سبا، جمعيتى داراى حكومت عالى و تمدن درخشان در سرزمين حاصلخيز يمن بودند و براى كشاورزى وسيع خود، سدهاى بسيار ساخته بودند و از انواع نعمتها بهره كافى داشتند، ولى بر اثر غرور و سركشى از دستورهاى رسولان خدا، به مكافات سختى رسيدند به طورى كه سرزمين آباد آنها به بيابان خشك و سوزان ، …
ادامه نوشته »