ابوذر كيسه درهم را قبول نكرد

ابوذر كيسه درهم را قبول نكرد عثمان بن عفان كيسه درهمى را بايك غلامى براى ابوذر فرستاد عثمان به غلام گفته بود كه اگر ابوذر اين كيسه درهم را پذيرفت ، تو آزادى ، غلام كيسه را به خدمت ابوذر آورد، و اصرار كرد كه قبول كن ، ابوذر قبول نكرد، غلام به او گفت : قبول كن چون اگر …

ادامه نوشته »

سعدى گويد: شكم بى هنر

سعدى گويد: شكم بى هنر گوش تواند كه همه عمر وى نشنود آواز دف و چنگ ونى . ديده شكيبد زتماشاى باغ بى گل و نسرين به سر آرد دماغ . گر نبود بالش آكنده پر خواب توان كرد حجر زير سر. ور نبود دلبر هم خوابه پيش دست توان كرد در آغوش خويش . وين شكم بى هنر پيچ …

ادامه نوشته »

همه بايد در اين سه آيه تاءمل كنند مخصوصا علماء

همه بايد در اين سه آيه تاءمل كنند مخصوصا علماء شيخ بهائى مى گويد: پدرم وصيت كرد كه در سه آيه تاءمل كنم و در مضمون و معناى آن تدبر و تفكر كنم . 1- سوره حجرات آيه 13: (( ان اكرمكم عندالله اتقيكم ، )) همانا گرامى ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست . 2- سوره قصص آيه …

ادامه نوشته »

از رشيد و طواط

از رشيد و طواط اى روى تو فردوس برين دل من روزان و شبان غمت قرين دل من . گفتم مگر از دست غمت بگريزم عشق تو گرفت آستين دل من .(51)  

ادامه نوشته »

رباعى از شيخ بهائى

رباعى از شيخ بهائى گر كسب كمال مى كنى مى گذرد ور فكر محال مى كنى مى گذرد. دنيا همه سر بسر خيال است خيال هر نوع خيال مى كنى مى گذرد.(50)  

ادامه نوشته »

هارون الرشيد و هواى صبح

هارون الرشيد و هواى صبح هارون الرشيد وقتى صبح نزديك مى شد، به همخوابه اش مى گفت : بلند شو برويم هواى صبح را كه نسيم حيات و زندگى است استنساق كنيم ، و قبل از اينكه بكارت هوا با تعفن نفس هاى مردم تيره و كدر نشده ريه خود را پر از هواى روح بخش صبح كنيم . مؤ …

ادامه نوشته »

لطيفه31

لطيفه شيخ بهائى گويد: شبيه به اين داستان اين حكايت كه از نادره عجم ملاصنوف نقل شده كه در هنگام جان دادنش شخص بدى را بالاى سر او آوردند كه قرآن بخواند، وقتى قرائت قرآن را بالاى سر او طول داد، ملاصنوف به او گفت : بس كن من مردم ، و همان وقت جان داد.

ادامه نوشته »

اسلام آوردن مجوسى

اسلام آوردن مجوسى يك مجوسى اسلام آورد، پس هنگامى كه دوستانش به ديدنش آمدند به او گفتند: اسلام را چگونه يافتى ؟ گفت : تعجب كردم از اين جهت كه هر كسى داخل دين اسلام شد سر ذكرش را مى برند و كسى كه از اسلام خارج شد گردنش را مى برند.(46)

ادامه نوشته »

خود سازى و نيل به مقامات معنوى

خود سازى و نيل به مقامات معنوى نخستين گام متنبة شدن است و آن بيدارى از چرت غفلت است ، پس از آن توبه است و توبه يعنى بازگشت به خدا، پس از آنكه از او فرار كرده اى ؟، بعد ورع و تقوا است ، لكن ورع اهل شريعت دورى از حرامها مى باشد و ورع اهل طريقت دورى …

ادامه نوشته »