اين جواب را از حجاز آورده اى

اين جواب را از حجاز آورده اى   (ابوشاكر ديصانى از دانشمندان معروف عصر امام صادق (ع ) بود، و در صف منكران توحيد قرار داشت ، و معقتد به خداى نور و خداى ظلمت بود و همواره مى كوشيد تا با بحثهاى كلامى ، عقيده خود را ثابت كند، و اسلام را نقض نمايد، او بنيانگذار مكتبى به نام …

ادامه نوشته »

نفى جسميت خدا

نفى جسميت خدا  يونس بن ظبيان مى گويد: به حضور امام صادق (ع ) رفتم و عرض كردم : هشام بن حكم (شاگرد برجسته امام صادق ) سخن سخت و پيچيده اى را مطرح كرده كه قسمتى از آن را به طور خلاصه براى شما مى گويم : هشام معتقد است كه خدا جسم است ، زيرا هر چيزى دو …

ادامه نوشته »

پرستش خدا با ديدار دل

پرستش خدا با ديدار دل   دانشمندى به حضور اميرمؤ منان على (ع ) آمد و گفت : اى امير مؤ منان ! آيا پروردگارت را هنگام پرستش ديده اى ؟ امام على : واى بر من آن نيستم ، خدايى را كه نديده باشم ، پرستش كنم . دانشمند: چگونه خدايت را ديده اى ؟ امام على : واى …

ادامه نوشته »

ديدن خدا با چشم دل

ديدن خدا با چشم دل   شخصى از خوارج (تندروهاى ضد امام )، به حضور امام باقر(ع ) رسيد و گفت : (اى ابوجعفر! چه چيز را مى پرسى ؟) امام : خداوند بزرگ را. خارجى : آيا خدا را ديده اى ؟ امام : چشمها با مشاهده او را نمى بينند، ولى قلبها به حقيقت ايمان او را ديده …

ادامه نوشته »

مناظره امام رضا(ع ) با ابوقره

مناظره امام رضا(ع ) با ابوقره   ابو قره ، يكى از خبر پردازها و خبرنگارهاى عصر حضرت رضا(ع ) بود، صفوان بن يحيى يكى از شاگردان حضرت رضا(ع ) مى گويد، ابوقره از من خواست ، تا او را به محضر مبارك حضرت رضا(ع ) ببرم ، من از حضرت رضا(ع ) اجازه گرفتم و آن حضرت اجازه داد. …

ادامه نوشته »

معجزه پيامبر، و مسلمان شدن يهودى

معجزه پيامبر، و مسلمان شدن يهودى   يك نفر يهودى به نام سبخت (بر وزن درخت )(39) به حضور پيامبر (ص ) آمد، و گفت : (اى رسول خدا! سؤ الى درباره پروردگارت دارم ، اگر پاسخ سؤ ال مرا دادى مى پذيرم ، و گر نه باز مى گردم ). پيامبر: آنچه مى خواهى بپرس ! يهودى : 1- …

ادامه نوشته »

معنى خشم خدا

معنى خشم خدا  عمروبن عبيد (استاد معتزلى ) از امام باقر(ع ) پرسيد: معنى كلمه (غضب ) در اين آيه (81 طه )چيست ؟ (و من يحلل عليه غضبى فقد هوى ) :(منظور از اين غضب ، مجازات الهى است ، اى عمرو! اگر كسى (خشم خدا را به معنى حالتى كه عارض مى شود معنى كند و) بگويد: يعنى …

ادامه نوشته »

معنى (الله اكبر)، و (وجه خدا).

معنى (الله اكبر)، و (وجه خدا).  (شاگردان ، در محضر امام صادق (ع ) بودند، سخن از توحيد و خداشناسى به ميان آمد) شخصى گفت : الله اكبر (خدا بزرگتر است ). امام : خدا از چه چيز بزرگتر است ؟ گوينده : خدا، از همه چيز بزرگتر است . امام : تو با اين گونه تعريف براى جمله (الله …

ادامه نوشته »

تشيع مسافر بلخى در محضرحضرت رضا (ع )

تشيع مسافر بلخى در محضرحضرت رضا (ع )  عصر امامت حضرت رضا (ع ) بود، و آن حضرت در خراسان به سر مى برد، شخصى مسافر، از پشت نهر بلخ به حضور آن حضرت آمد و نشست و عرض كرد: (من از شما مساءله اى مى پرسم ، اگر جواب آن را آن گونه كه خودم مى دانم بدهى ، …

ادامه نوشته »

دو دسته در پناه خدا هستند

دو دسته در پناه خدا هستند  در تورات نقل شده : موسى (ع ) در مناجات خود، به خدا عرض كرد: (پروردگارا آيا تو نزديك هستى ، تا با تو (آهسته ) راز و نياز كنم ، یا دور هستى ، تا فرياد كنم ؟) خداوند به او وحى كرد: (اى موسى ! من همنشين كسى هستم كه مرا ياد …

ادامه نوشته »