169. دشمنترين دشمنان

169. دشمنترين دشمنان از دانشمند بزرگى پرسيدم معنى اين سخن (رسول خدا صلى الله عليه و آله )چيست ؟ مى فرمايد اعدا عدوك نفسك التى بين جنيك دشمنترين دشمنان تو، نفس بدفرماى تو است كه در ميان دو پهلوى تو (در درون تو ) قرار دارد.

ادامه مطلب

168. همسفر دلاور و جنگديده بجوى

168. همسفر دلاور و جنگديده بجوى يك سال از ((بلخ بامى )) (421) به سفر مى رفتم . راه سفر امن نبود، زيرا رهزنان خونخوار در كمين مسافران و كاروانها بودند. جوانى به عنوان راهنما و نگهبان به همراه من حركت كرد. اين جوان انسانى نيرومند و درشت هيكل بود. براى دفاع با سپر، ورزيده بود. در تيراندازى و به …

ادامه مطلب

166.دو شعر روى سنگ قبر

166.دو شعر روى سنگ قبر پسر يكى از پيشوايان بزرگ وفات كرد، او را به خاك سپردند، سپس از او پرسيدند: ((بر صندوق گورش (در سنگ قبرش ) چه بنويسم ؟ )) پيشوا فرمود: آيات قرآن مجيد، داراى قداست و احترام شايان است . از اين رو روا نيست كه آن را بر سنگ قبر نوشت ، زيرا با گذشت …

ادامه مطلب

165. دامپزشكى كه بينا را كور كرد

165. دامپزشكى كه بينا را كور كرد مرد نادانى درد چشم سخت گرفت و به جاى پزشك نزد دامپزشك رفت . دامپزشك همان دارويى را كه براى درد چشم حيوانات تجويز مى كرد به چشم او كشيد و او كور شد. او از دست دامپزشك شكايت كرد. دادگاه دو طرف دعوا را حاضر كرده و به محاكمه كشيد. راءى نهايى …

ادامه مطلب

164. تناسب شغل با محل سكونت

164. تناسب شغل با محل سكونت يكى از هندوها، طريق نفت اندازى (413) را ياد مى گرفت . حكيمى به او گفت : (( تو كه در خانه ساخته شده از نى زندگى مى كنى چنين بازيچه اى براى تو روا نيست .)) تا ندانى كه سخن عين صوابست مگوى و آنچه دانى كه نه نيكوش جوابست مگوى

ادامه مطلب

163. نزاع حاجيان قلابى در راه مكه

163. نزاع حاجيان قلابى در راه مكه يك سال همراه گروهى پياده به سوى مكه براى انجام مراسم حج رهسپار بوديم . بين پيادگان نزاع و كشمكشى شد. به سر و صورت هم افتادند و داد و فحش و ستيز و درگيرى بالا گرفت . يكى از كجاوه نشينان به همپالكى (410) خود گفت :

ادامه مطلب

161. فرزند ناصالح

161. فرزند ناصالح پارساى تهيدستى ازدواج كرد، سالها گذشت ولى فرزندى از او نشد. نذر كرد: ((كه اگر خداوند به من پسرى دهد، جز اين لباس پاره پوره اى كه پوشيده ام ، هر چه دارم همه را به تهيدستان صدقه دهم . )) اتفاقا همسرش حامله شد و پس از مدتى پسر زاييد، او به نذر خود وفا كرد …

ادامه مطلب

160.مكافات عمل

160.مكافات عمل در كتابهاى تاليف حكيمان نقل شده : زاييدن كژدم با ساير جانواران فرق دارد. كژدم هنگامى كه در شكم مادرش قرار مى گيرد، آنچه در درون شكم مادر است مى خورد و سپس شكمش را مى درد و بيرون آمده در دشت به راه مى افتد و آن پوستها كه در خانه كژدم است از آثار دريدگى شكم …

ادامه مطلب