60 – تهديد از ترك حج مرحوم حاج عبدالعلى مشكسار نقل نمود كه يك روز صبح در مسجد آقا احمد مرحوم عالم ربانى آقاى حاج سيد عبدالباقى اعلى اللّه مقامه پس از نماز جماعت به منبر رفت و من حاضر بودم فرمود امروز مى خواهم چيزى را كه خودم ديده ام براى موعظه شما نقل كنم رفيقى داشتم از مؤ …
ادامه نوشته »عاقبت به خيرى
59 – عاقبت به خيرى عبد صالح حاج يحيى مصطفوى اقليدى كه در سفر حج و زيارت عتبات مصاحبت ايشان نصيب شده بود نقل كرد كه يكى از اخيار اصفهان به نام سيد محمد صحاف ارادت و علاقه زيادى به مرحوم سيد زين العابدين اصفهانى داشت و چون يك سال از فوت مرحوم سيد زين العابدين گذشت شب جمعه اى …
ادامه نوشته »58 – رؤ ياى صادقانه
58 – رؤ ياى صادقانه مرحوم حاج معتمد نقل كرد روزى براى مجلس روضه در تكيه شاه داعى اللّه دعوت داشتم و چون در اثر برف و باران جاده ها گل بود از وسط قبرستان دارالسلام شيراز عبور كردم وپس از تمام شدن مجلس از همان راه برگشتم ، شب در خواب مرحوم آقا سيد ميرزا مشهور به سلطان فرزند …
ادامه نوشته »57 – رؤ ياى صادقانه
57 – رؤ ياى صادقانه مرحوم حاج محمد حسن خان بهبهانى فرزند مرحوم حاج غلامعلى بهبهانى (بانى شبستان مسجد سردزك ) نقل كرد كه پدرم پيش از تمام شدن شبستان مسجد سردزك ، مريض شد به مرض موت و وصيت كرد كه مبلغ دوازده هزار روپيه حواله بمبئى را به مصرف اتمام مسجد برسانيم ، چون فوت كرد چند روز …
ادامه نوشته »56 – رؤ ياى صادقانه
56 – رؤ ياى صادقانه جناب حاج سيد محمد على ناجى فرزند مرحوم حاج سيد محمد حسن كه وصى پدر خود هستند و از جمله موارد وصيت آن مرحوم مقدار زيادى استيجار نماز و روزه بود، وصى مزبور براى چهار سال نماز و چهارماه روزه مرحوم حاج سيد ضياءالدين (امام جماعت مسجد آتشيها) را اجير مى كند و وجه آن …
ادامه نوشته »عنايت علوى (ع )
55 – عنايت علوى (ع ) جناب حاج شيخ محمد باقر شيخ الاسلام – اعلى اللّه مقامه – كه داستان 37 و 38 از ايشان نقل گرديد فرمودند هنگامى كه مرحوم حاج قوام الملك شيرازى مشغول ساختمان حسينيه بود، سنگهاى آن را به يك نفر سيد حجار كه در آن زمان استاد حجارهاى شيراز بود، كنترات داده بود و آن …
ادامه نوشته »54 – رؤ ياى صادقانه
54 – رؤ ياى صادقانه مؤ من متقى ((ملا على كازرونى )) ساكن كويت كه يكى از نيكان بود و خوابهاى صحيح و مكاشفات درستى داشت و در سفر حج ملاقات و مصاحبت او نصيب بنده شده بود، نقل كرد كه شبى در عالم رؤ يا بستان وسيعى كه چشم ، آخرش را نمى ديد مشاهده كردم و در وسط …
ادامه نوشته »عنايت فاطميه
53 – عنايت فاطميه جناب حاجى على اكبر سرورى تهرانى گفت خاله علويه اى دارم كه عابده و بركتى براى فاميل ماست و در شدايد به او پناهنده مى شويم و از دعاى او گرفتاريهايمان برطرف مى شود. عنايت فاطميه وقتى آن مخدره به درد دل مبتلا مى گردد و به چند دكتر و بيمارستان مراجعه مى كند فايده نمى …
ادامه نوشته »رؤ ياى صادقانه
52 – رؤ ياى صادقانه صاحب مقام يقين و مخلص در ولايت اهل بيت طاهرين : مرحوم حاج شيخ محمد شفيع جمى كه داستان 41 از ايشان نقل گرديد فرمود: سالى عيد غدير نجف اشرف مشرف بودم و پس از زيارت به سمت بلد خود (جم ) مراجعت كردم و ايام عاشورا در حسينيه اقامه مجلس تعزيه دارى حضرت سيدالشهداء …
ادامه نوشته »رؤ ياى صادقانه
51 – رؤ ياى صادقانه سيد جليل جناب آقاى ذوالنور (معمار) كه نزد اهل ايمان ، به تقوا و سداد معروف است نقل نمود شبى در عالم رؤ يا بستانى بس وسيع و قصرى با شكوه ديدم از دربان اذن گرفتم و وارد شدم دستگاه سلطنتى ديدم همينطور كه تفرج مى كردم و از بزرگى دستگاه در شگفت بودم به …
ادامه نوشته »