آمد منزل وگفت: مادر اجازه میدهی یکی از پیراهن هایم را برای دوستم ببرم؟ باتعجب گفتم: مگه دوست شما پیراهن نداره؟ گفت: چرا داره، اما تمام لباس هاش آستین کوتاهه، ما قراره از طرف مسجد بریم اردوی مشهد، بهش گفتم با لباس آستین کوتاه خوب نیست بیای زیارت. او هم گفت: من لباس آستین بلند ندارم. حالا اجازه می دهی …
ادامه نوشته »دوستی داشتم که پیاده عازم کربلا شد.
دوستی داشتم که پیاده عازم کربلا شد. مشکلات و گرمای هوا باعث شد که در این سفر از دنیا برود. مدتی از فوت او گذشت. دوستم را دیدم که در بهشتی زیبا قرار دارد. به او گفتم چه خبر؟! گفت همه چیز خوب است چون زائر امام حسین بودم، اما هر روز برای ساعتی عذاب می شوم! با تعجب پرسیدم …
ادامه نوشته »شهید بشارتی تعریف میکرد:
شهید بشارتی تعریف میکرد:«با حسین برای شناسایی رفتیم. وقت نماز شد. اوّل برادر عالی نماز را با صوتی حزین و دلی شکسته خواند. بعد ایشان به نگهبانی ایستاد و من به نماز. من در قنوت از خدا خواستم یقینم را زیاد کند و نمازم را تا به آخر خواندم. پس از نماز دیدم حسین میخندد. به من گفت:« میخواهی یقینت …
ادامه نوشته »عنوان: پنجاه سال عبادت.
عنوان: پنجاه سال عبادت. ✅اثر گروه شهید هادی . 📚برشی از کتاب چند جمله ای را به رسم وصیت می نگارم. سخنم را درباره ی عشق آغاز می کنم. ما را به جرم عشق موأخذه می کنند. گویا نمی دانند که عشق گناه نیست امّا کدام عشق؟ خداوندا معبودا عاشقا،مرا که آفریدی عشق به پستان مادر را به من یاد …
ادامه نوشته »امام زمانم…
امام زمانم… “خورشید” چقدر این لقب برازنده شماست! این نور از شماست که گرما می بخشد و زندگی می دهد این کلام شماست که راه نشانمان می دهد شما همیشه حضور دارید، همیشه می تابید حتی در تاریکی شب حتی از پشت ابر… اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج #سلام_امام_مهربانم #صبحت_بخیر_آقا
ادامه نوشته »هر بار كه برادر شوهرم، مرا می ديد،
هر بار كه برادر شوهرم، مرا می ديد، دچار وسوسه شیطانی و فشار روحی و… می شد و من مقصر بودم. در زمینه بی توجهی به حجاب در برابر نامحرم، با خانمی مصاحبه كرديم كه در زمان زايمان برای لحظاتی روح از بدنش خارج شده و تجربه نزديك به مرگ داشتند. ايشان می گفت: من در خانه مادرشوهرم، جلوی برادر …
ادامه نوشته »باز هم مثلشب های قبل
🛏رختخواب🛌 🌟باز هم مثلشب های قبل، در #نیمه_شب از خواب بیدار شدم، دوباره دیدم که ابراهیم روی زمین خوابیده! 🌟بااینکه رختخواب برایشپهن کرده بودیم، اما آخر شب وقتی از مسجد🕌 آمد دوباره روی #فرش خوابید، صدایشکردم گفتم: داداش جون، هوا سرده❄️ یخ می کنی. چراتوی رختخواب نمیخوابی⁉️ 🌟 گفت: خوبه احتیاجی نیست. وقتی دوباره #اصرار کردم گفت: رفقای منالان توی …
ادامه نوشته »نوجوانان و مسجد
نوجوانان و مسجد بدانید امروز دشمن میترسد که نوجوانان جذب مسجد شوند. آخر میدانید اگر کسی مسجدی شود مانند آهن آبدیده میشود. شما باید از طریق برخوردهای فرهنگی و اخلاقی خوب، بقیه را جذب کنید تا مرغان کوچک معصوم، به دست افراد پست و از خدا بی خبر منحرف نشوند. در اجتماع کار کنید و همانطور که امام عزیز فرموده …
ادامه نوشته »من ضامن ایرانم!
من ضامن ایرانم! 🔻 در حدود سال۱۳۲۰ که اوج بههمریختگی کشور و تسلط کمونیستها بر شمال ایران بود، به بیماری سختی دچار شدم. معالجات اثری نبخشید و بهناچار بهقصد شفا، با کاروانی عازم مشهد شدم. در بین راه حالتی برایم پیش آمد که همراهان گمان کردند مشکل قلبی پیدا کردهام. بنابراین اتوبوس را متوقف کرده، مشغول درمان من شدند. اما …
ادامه نوشته »دو سه هفته پیش توفیق حاصل شد
دو سه هفته پیش توفیق حاصل شد به گلستان شهدای اصفهان برویم برای دعای کمیل و اتفاقاتی رخ داد… و البته چیزهائی که ما متوجه نمی شویم از پشت پرده غیب الهی… کتاب جان باز را خریدم. به لطف و کرم خدا خواندم و تا سه روز مبهوت بودم و این شهید عزیز همراهم بود.. دست توفیق و یاری او …
ادامه نوشته »