3 حمله صلح!
در دنياى امروز همه سخن از صلح مى گويند; حتى جنگ طلبان مسلّم! چرا كه تنفّر از جنگ، همگانى گشته; و ويرانيهاى وحشت آور جنگهاى جهانى هنوز فراموش نشده، و هرگز فراموش نخواهد شد!
گرچه طرفدارى از صلح ـ هنوز مانند بسيارى از خواست هاى ديگر بشر ـ از حدود آرزو، فراتر نرفته; و همه جا به عنوان يك شعار مورد استفاده قرار مى گيرد، و حتّى آتش افروزان جنگ آن را يدك مى كشند; ولى به هر حال، اين وضع نشان مى دهد يك «تشنگى عمومى» نسبت به «آب حيات صلح» همگان را فرا گرفته، و به راستى توده هاى مردم جهان آن را به عنوان پايه اصلى براى پيشبرد همه برنامه ها مى طلبند.
مخصوصاً با توجّه به اين كه جنگهاى امروز آنقدر پر خرج و ويرانگر است كه ممكن است كشورى تنها با چند روز جنگ علاوه بر تحمّل ميلياردها خسارت مالى و هزاران كشته و مجروح، دهها سال از نظر اقتصادى و عمرانى عقب بيفتد.
هرگز نبايد اين خواست عمومى را دست كم بگيريم; زيرا كه هر تحوّل و انقلابى نخست به صورت يك «آرزو» يك «خواست بدون پشتوانه» يا يك «شعار دلپذير» در اعماق فكرها جوانه مى زند; سپس به صورت يك «ضرورت» و يك «واقعيّت اجتناب ناپذير» در مى آيد و تدريجاً اركان جامعه را دگرگون مى سازد.
آتش بس جنگهاى سابق ويتنام و آمريكا، گويا طبق گفته خبرگزاريها ـ پانصد هزار بار! نقض شد، ولى سرانجام ديديم كه به مرحله جدّى و قطعى رسيد و ضرورتى كه مى بايست تحقّق يابد با پيروزى ويتنام تحقّق يافت.