فصل 12. علم خدا به جزئيات نه از راه آلات

فصل 12. علم خدا به جزئيات نه از راه آلات
چون علم خداى سبحان به جزئيات آن گونه كه هستند ثابت شد – و از جمله آنها شنيدنيها امثال حروف و صداهاست ، و ديدنيها كه داراى نور و رنگ اند – پس ناگزير خداى سبحان آنها را ادراك مى كند ولى نه با ابزار و اعضاء بلكه به ادراك حقى به نفس ذات نورى خود كه جميع اشياء به واسطه آن ظهور و روشنايى مى يابند آنها را ادراك مى نمايد، چنانكه ساير محسوسات را نيز همين گونه ادراك مى كند. پس به اين اعتبار ذات خداى سبحان گوش و چشم اوست : و هو السميع البصير (195): ((و او شنوا و بيناست )).
اما اينكه چطور توصيف خداى متعال به ((بوينده )) و ((چشنده )) و ((لمس كننده )) در نقل وارد نشده با اينكه خداى سبحان به بوييدنيها و چشيدنيها و سودنيها نيز عالم است ؟ اين به خاطر آن است كه اين گونه اوصاف موهم تجسم و جسمانيت است كه پروردگار ما از اين نسبتها مبرا و برتر است .
از مولايمان امام جواد عليه السلام پرسش شد: چگونه پروردگارمان سميع (شنوا) ناميده مى شود؟ فرمود: زيرا آنچه با گوشها ادراك مى شود بر او پوشيده نيست ، ولى او را به گوشى كه در سر قرار دارد توصيف نمى كنيم . و همچنين او را بصير (بينا) مى ناميم ، زيرا آنچه با چشمها ادراك مى شود – امثال رنگ و شخص و مانند اينها – بر او پوشيده نيست ، ولى او را به ديدنى كه با اشاره چشم صورت مى گيرد توصيف نمى كنيم !(196)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.