فصل 2. پيامبران بزرگ و معجزات آنها
بزرگان و اشراف پيامبران همان پيامبران مشهورند كه خداى سبحان در كتاب خود در چند جا از آنان نام برده است ، از جمله در آيات 163 تا 165 سوره نساء كه عبارتند از: نوح ، ابراهيم ، اسماعيل ، اسحاق ، يعقوب ، فرزندان و نوادگان يعقوب ، عيسى ، ايوب ، يونس ، هارون ، سليمان ، داود، موسى . (932)
و از جمله در آيات 83 تا 89 سوره انعام كه عبارتند از: ابراهيم ، اسحاق ، يعقوب ، نوح ، داود، سليمان ، ايوب ، يوسف ، موسى ، هارون ، زكريا، يحيى ، عيسى ، الياس ، اسماعيل ، اليسع ، يونس ، لوط. (933)
هر يك از اين پيامبران نشانه ها و معجزاتى داشته اند كه بر راستى و حقانيت آنان دلالت دارد و با او و مردم زمانش مناسبت دارد، برخى از مردم به آنان ايمان آورده و برخى از آنان جلوگيرى به عمل مى آوردند، چنانكه خداى عزوجل تفصيل حكايات و داستانهاى آنها را در كتاب خود ذكر نموده است .
در ((كافى )) با سند خود از ابى يعقوب بغدادى روايت كرده است كه :
((ابن سكيت به ابوالحسن (امام هادى ) عليه السلام گفت : چرا خداوند موسى بن عمران را با عصا و يد بيضاء و رد سحر، و عيسى را با ابزار طب ، و محمد – كه درود خدا بر او و آلش و همه پيامبران باد – با گفتار و خطبه ها برانگيخت ؟ (934)
امام عليه السلام فرمود: خداوند چون موسى عليه السلام را برانگيخت چيزى كه در ميان اهل زمان غالب بود سحر بود، از اين رو آن حضرت از سوى خداوند چيزى آورد كه آوردن مانند آن در توان آن نبود، چيزى كه سحرشان را بدان باطل نمود و حجت را بر آنان ثابت گردانيد.
و خداوند عيسى عليه السلام را در هنگامى برانگيخت كه فلج و زمينگيرى در آن ظهور داشت و مردم نيازمند به طب بودند، از اين رو براى آنان از سوى خداوند چيزى آورد كه مانند آن را نداشتند، چيزى كه مردگانش را برايشان زنده ساخت و كور مادرزاد و پيس را به اذن خدا شفا داد، و بدين سبب حجت را بر آنان ثابت گردانيد.
و خداوند محمد صلى الله عليه و آله را در هنگامى برانگيخت كه در ميان اهل زمان او خطبه گويى و سخن سرايى – و به گمانم فرمود: شعر – غلبه داشت ، از اين رو براى آنان از سوى خداوند اندرزها و حكمتهايى را آورد كه بدان سبب گفتار آنان را باطل نمود و حجت را بر آنان ثابت گردانيد.
ابن سكيت گفت : به خدا سوگند من هرگز مثل تو را نديده ام ، پس امروزه حجت بر آفريدگان چيست ؟
فرمود: عقل است ، كه به وسيله او آدم راستگوى بر خدا شناخته شده پس او را تصديق مى كند، و دروغگوى بر خدا شناخته شده پس او را تكذيب مى كند. ابن سكيت گفت : به خدا سوگند اين جواب اصلى است .)) (935)