فصل 5. تجسم و شفاعت قرآن در قيامت
در ((كافى )) به سندش از امام باقر عليه السلام روايت كرده كه فرمود: روز قيامت قرآن به بهترين صورت بيايد و بر مسلمانان گذر كند، آنها گويند: اين مردى از ماست ، از آنان بگذرد و به پيامبران رسد، آنها گويند: او از ماست . (از آنان نيز بگذرد و به فرشتگان مقرب رسد، گويند او از ماست ) تا آنكه به پيشگاه پروردگار عزت رسد، گويد: پروردگار، فلان بن فلان كسى است كه من در دنيا روزهاى گرمش را به تشنگى و شبهايش را به بيدارى كشاندم ، و فلان بن فلان كسى است كه روزهاى گرمش را به تشنگى و شبهايش را به بيدارى سپرى نساختم . خداوند مى فرمايد: آنان را به بهشت ببر و در جايگاه خودشان قرار ده .
پس او برخيزد و مردم در پى او روان شوند، به مؤ من گويد: بخوان و بالا رو. پس قرآن مى خواند و بالا مى رود تا آنكه هر مردى به درجه و مقامى كه براى او معين شده مى رسد و در آن فرود مى آيد.(1247)
در اين باره روايات ديگرى نيز هست ، و در برخى وارد است : پس هرگاه آيه اى مى خواند درجه اى بالا مى رود.(1248)
و در حديث سعد خفاف آمده كه گويد: به امام باقر عليه السلام گفتم : آيا قرآن سخن مى گويد؟ حضرت لبخندى زدند و گفتند: خداوند ضعفاى شيعيان ما را رحمت كند كه آنان اهل تسليم اند، سپس فرمود: آرى اى سعد، نماز هم سخن مى گويد و صورت و خلقتى دارد كه امر و نهى مى كند. رنگ چهره ام از اين سخن برگشت و گفتم : اين چيزى است كه نمى توانم در ميان مردم لب گشايم ! امام باقر عليه السلام فرمود: آيا مردم جز شيعيان ما هستند؟ پس هر كه نماز را نشناسد تحقيقا حق ما را انكار كرده است .
آنگاه فرمود: اى سعد، مى خواهى سخن قرآن را به گوش تو رسانم ؟ گفتم : آرى ، درود خدا بر تو باد. فرمود: ((همانا نماز از كارهاى زشت و ناپسند باز مى دارد، و ذكر خدا بزرگتر است )) (1249)، نهى از نوع سخن است ، و زشت و ناپسند مردانى هستند (يعنى خلفاى جور)، و ما ذكر خداييم و ما بزرگتريم .(1250)
و به سند از امام كاظم عليه السلام روايت نموده كه فرمود: هر يك از دوستان و شيعيان ما بميرد و قرآن را خوب فرانگرفته باشد، در قبرش به او مى آموزند تا خداوند بدان وسيله درجه او را بالا برد، زيرا درجات بهشت به اندازه آيات قرآن است ، به او گويند: بخوان و بالا رو، پس مى خواند و بالا مى رود.(1251)
و به سندش از امام صادق عليه السلام روايت نموده كه فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرموده است : حاملان قرآن (1252) ناظران اهل بهشت ، و كوشاگران در بندگى پيشاهنگام اهل بهشت ، و رسولان الهى سروران اهل بهشت اند.(1253)